عبارات مورد جستجو در ۶۰۰۶ گوهر پیدا شد:
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۸۰
افتاد مرا با لب او گفتاری
گفتم که ز من سیر شدی گفت آری
گفتا بده آن چیز که جیم اول اوست
گفتم دومش چیست بگو گفت آری
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۴۰
ای ساقی از آن باده که اول دادی
رطلی دو درانداز و بیفزا شادی
یا چاشنیی از آن نبایست نمود
یا مست و خراب کن چو سر بگشادی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۴۱
ای ساقی جان که سرده ایامی
آرام دل خستهٔ بی‌آرامی
مستان تو امروز همه مخمورند
آخر به تو بازگردد این بدنامی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۵۷
این شاخ شکوفه بارگیرد روزی
وین باز طلب شکار گیرد روزی
می‌آید و میرود خیالش بر تو
تا چند رود قرار گیرد روزی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۳۶
چونست به درد دیگران درمانی
چون نوبت درد ما رسد درمانی
من صبر کنم تا ز همه وامانی
آئی بر ما چو حلقه بر درمانی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۹۵
سوگند همی خورد پریر آن ساقی
می‌گفت به حق صحبت مشتاقی
گر باده دهم به شهری و آفاقی
عقلی نگذارم به جهان من باقی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۳۱
گر هیچ نشانه نیست اندر وادی
بسیار امیدهاست در نومیدی
ای دل مبر امید که در روضهٔ جان
خرما دهی، ار نیز درخت بیدی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۴۳
گوئی که مگر به باغ رز رشته‌امی
یا بر رخ خویش زعفران کشته‌امی
آن وعده که کرده‌ای رها می‌نکند
ور نی خود را به رایگان کشته‌امی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۷۳
نومید نیم گرچه ز من ببریدی
یا بر سر من یار دگر بگزیدی
تا جان دارم غم تو خواهم خوردن
بسیار امیدهاست در نومیدی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۸۹
هم دل به دلستانت رساند روزی
هم جان سوی جانانت رساند روزی
از دست مده دامن دردی که تراست
کان درد به درمانت رساند روزی
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۱
هنوزت به ما کینه برجاست گوئی
هنوزت سرکشتن ماست گوئی
هنوزت به این کشته نا پشیمان
سر جنگ و آهنگ غوغاست گوئی
هنوزت ز کین صورت خشم پنهان
در آیینهٔ چهره پیداست گوئی
هنوزت بدشنام من پیش خوبان
لب تلخ گفتار گویاست گوئی
هنوز استمالت دهت در عذابم
بدآموز آزار فرماست گوئی
هنوز اندران خاطر اسباب کلفت
ز دیرینه‌گیها مهیاست گوئی
کسی این قدر تاب خواری ندارد
دل محتشم سنگ خاراست گوئی
پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
بیت
سزای رنجبر گلشن امید، بس است
بدامن چمنی، گلبنی نشانیدن
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۲۰۴
در شهر مرد نیست ز من نابکارتر
مادر پسر نزاد ز من خاکسارتر
مغ با مغان به طوع ز من راست‌گوی تر
سگ با سگان به طبع ز من سازگارتر
از مغ هزار بار منم زشت کیش‌تر
وز سگ هزار بار منم زشت کارتر
هر چند دانم این به یقین کز همه جهان
کس راز حال من نبود کارزارتر
اینست جای شکر که در موقف جلال
نومیدتر کسی بود امیدوارتر
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۱۵
ساقی تو بده باده و مطرب تو بزن رود
تا می‌خورم امروز که وقت طرب ماست
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۵۹
ای ساقی پیش آر ز سرمایهٔ شادی
زان می‌که همی تابد چون تاج قبادی
زان باده که با بوی گل و گونهٔ لعلست
قفل در کرمست و کلید در شادی
سعدی : مفردات
بیت ۱۹
گفتم که برآید آبی از چاه امید
افسوس که دلو نیز در چاه افتاد
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۸۹
در گردش آورید می لعل‌فام را
زین بیش خشک لب مپسندید جام را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۲
گر چه چون آبله بر هر کف پا بوسه زدم
رهروی نیست درین راه که نشکست مرا
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۲
چو برگ، بر سر حاصل نمی‌توان لرزید
کجاست سنگ، که دل از ثمر گرفت مرا
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۲۰
سبک از عقل به یک رطل گران کرد مرا
صحبت پیر خرابات جوان کرد مرا