عبارات مورد جستجو در ۹۹۳۹ گوهر پیدا شد:
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۵
یا رب سبب حیات حیوان بفرست
وز خون کرم نعمت الوان بفرست
از بهر لب تشنهٔ طفلان نبات
از سینهٔ ابر شیر باران بفرست
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۴
از گل طبقی نهاده کین روی منست
وز شب گرهی فگنده کین موی منست
صد نافه بباد داده کین بوی منست
و آتش به جهان در زده کین خوی منست
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۶
عالم به خروش لااله الا هوست
عاقل به گمان که دشمنست این یا دوست
دریا به وجود خویش موجی دارد
خس پندارد که این کشاکش با اوست
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۸
در بحر یقین که در تحقیق بسیست
گرداب درو چو دام و کشتی نفسیست
هر گوش صدف حلقهٔ چشمیست پر آب
هر موج اشاره‌ای ز ابروی کسیست
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۴
سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست
کز خون دل و دیده برو رنگی نیست
در هیچ زمین و هیچ فرسنگی نیست
کز دست غمت نشسته دلتنگی نیست
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۳
صد شکر که گلشن صفا گشت تنت
صحت گل عشق ریخت در پیرهنت
تب را به غلط در تنت افتاد گذار
آن تب عرقی شد و چکید از بدنت
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۷
عارف بچنین روز کناری گیرد
یا دامن کوه و لاله‌زاری گیرد
از گوشهٔ میخانه پناهی طلبد
تا عالم شوریده قراری گیرد
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۲
چرخ و مه و مهر در تمنای تواند
جان و دل و دیده در تماشای تواند
ارواح مقدسان علوی شب و روز
ابجدخوانان لوح سودای تواند
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۶
آنروز که نقش کوه و هامون بستند
ترکیب سهی قدان موزون بستند
پابسته به زنجیر جنون من بودم
مردم سخنی به پای مجنون بستند
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۱
سبزی بهشت و نوبهار از تو برند
آنجا که به خلد یادگار از تو برند
در چینستان نقش و نگار از تو برند
ایران همه فال روزگار از تو برند
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۸۵
چندانکه به کوی سلمه تارست و پود
چندانکه درخت میوه دارست و مرود
چندانکه ستاره است بر چرخ کبود
از ما به بر دوست سلامست و درود
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۰۵
آورد صبا گلی ز گلزار امید
یا روح قدس شهپری افگند سفید
یا کرد صبا شق ورقی از خورشید
یا نامهٔ یارست که آورد نوید
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۰
در باغ روم کوی توام یاد آید
بر گل نگرم روی توام یاد آید
در سایهٔ سرو اگر دمی بنشینم
سرو قد دلجوی توام یاد آید
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۵
خورشید چو بر فلک زند رایت نور
در پرتو آن خیره شود دیده ز دور
و آن دم که کند ز پردهٔ ابر ظهور
فالناظر یجتلیه من غیر قصور
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۵۷
نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل زبهار عمر ما را غم و بس
از قافلهٔ بهار نامد آواز
تا لاله به باغ سر نگون ساخت جرس
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۹۸
در باغ کجا روم که نالد بلبل
بی تو چه کنم جلوهٔ سرو و سنبل
یا قد تو هست آنچه می دارد سرو
یا روی تو هست آنچه می دارد گل
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۸
دی تازه گلی ز گلشن آورد نسیم
کز نکهت آن مشام جان یافت شمیم
نی نی غلطم که صفحه‌ای بود از سیم
مشکین رقمش معطر از خلق کریم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۱۸
فریاد ز شب روی و شب رنگیشان
وز چشم سیاه و صورت زنگیشان
از اول شب تا به دم آخر شب
اینها همه در رقص و منم چنگیشان
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۶۲
تا گرد رخ تو سنبل آمد بیرون
صد ناله ز من چون بلبل آمد بیرون
پیوسته ز گل سبزه برون می‌آید
این طرفه که از سبزه گل آمد بیرون
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۷۵
ای سبزی سبزهٔ بهاران از تو
وی سرخی روی گلعذاران از تو
آه دل و اشک بی قراران از تو
فریاد که باد از تو و باران از تو