عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۹۱
ای آنک تو را همه صفت احسان است
با عفو تو طاعت و گنه یکسان است
زان کرده نگاهی که دلم ترسان است
گر عفو کنی به نزد تو آسان است
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۹۹
آنجا که نه پیدا نه نهان در گنجد
کی داعیهٔ سود و زیان در گنجد
اما چو گناه عاصیان عفو کنند
باشد که رهی در آن میان در گنجد
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۰۰
لطفی بکنی عنایت از سر گیری
زین نقد دغل که می زنم زرگیری
در مملکتت هیچ نیاید خللی
گر هیچ کسی را به کسی برگیری
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۰۳
فرمان فرمان اگر فرستی شاید
درمان درمان ما از آن افزاید
عصیان عصیان گرچه زما می آید
احسان احسان زحضرتت می آید
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۱۳
از تست فتاده در خلایق شر و شور
در پیش تو درویش و توانگر همه عور
ای با همه در حدیث و گوش همه کر
وای با همه در حُضور و چشم همه کور
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۱۶
ای آنک تو را به هیچ کس نیست نیاز
کوتاه کن این قصّه که شد کار دراز
ما درخور عجز خویشتن می نالیم
تو درخور لطف خویشتن چاره بساز
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۲۲
آن را که فراموش نئی یادش کن
پیوسته غم تو می خورد شادش کن
در عشق تو پیر گشت رنجش منمای
در بندگیت به مزد آزادش کن
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۳۶ - امیرالمؤمنین حسن علیه صلوات الله
ای ماه زحسن خلق تو یافته بهر
پر مشک زباد خُلق تو جملهٔ دهر
در هر دو جهان کجا توان بود این قهر
کان آب حیات را بکشتند به زهر
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۳۷ - التّوکّل
او را خواهی از زن و فرزند ببُر
مردانه درآی و خویش و پیوند ببُر
هر چیز که هست بند راه است تو را
با بند چگونه ره روی بند ببُر
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۳۹ - التّوکّل
رزّاق یکی است هر که جز او مرزوق
ایمان این است و آن دگر کفر و فسوق
انصاف بده کژ بنشین راست بگو
رزق از خالق، تکیه چرا بر مخلوق؟
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۴۰ - الرّضا و التّسلیم
اقسمت بمن رجوت ان یدنیکم
انّی معکم بکلّ ما یعنیکم
ان کان رضاکم فنایی فیکم
ارضی بجمیع حالةٍ ترضیکم
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۴۲ - الرّضا و التّسلیم
خواهی که خدا هرچ نکو با تو کند
ارواح ملایک همه رو با تو کند
یا هرچ رضای او در آن است بکن
یا راضی شو به هرچ او با تو کند
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۴۴ - الرّضا و التّسلیم
راضی چو نئی بدانچ او با تو کند
آن کن که خوش آیدت چو رو با تو کند
خود با تسلیم و [با] رضا کن تا دیو
از تو برمد فرشته خو با تو کند
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۴۵ - الرّضا و التّسلیم
ایزد همه کار بد و نیکو داند
او راز دل رومی و هندو داند
با چون و چرای او چرا افتادی
چون حاکم اوست کار او او داند
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۴۷ - الرّضا و التّسلیم
گر هست سعادتت چه شکّر چه شرنگ
ور زانک شقاوت است چه صلح و چه جنگ
از هر چه ازو می رسدت از بدو نیک
تسلیم و رضا باید، ورنه سر و سنگ
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۵۷ - الرّضا و التّسلیم
با قوّت پیل مور می باید بود
با ملک دو کون عور می باید بود
این طرفه تر است حال هر بی ادبی
می باید دید و کور می باید بود
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۶۱ - الرّضا و التّسلیم
گر واقفی ای مرد به هر اسراری
چندین چه خوری بیهده را تیماری
چون می نرود به اختیارت کاری
خوش باش درین زمان که هستی باری
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۶۸ - الرّضا و التّسلیم
چون کار به جدّ و جهد ما برناید
دلتنگ مشو که آنچنان می باید
چون نور فرا رسد چنان بگشاید
کز دامن صبح روز روشن زاید
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۶۹ - الرّضا و التّسلیم
در راه طلب عُجب خطایی است بزرگ
تسلیم و رضا مهر گیایی است بزرگ
در راه بماندنت خطایی نبود
افتادنت از راه خطایی است بزرگ
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۷۱ - الرّضا و التّسلیم
تسلیم و رضا به زشت کیشان ندهند
و اسرار خدا به دل پریشان ندهند
خودبینان را به ره حجابی است بزرگ
صاحب خبران خبر بدیشان ندهند