عبارات مورد جستجو در ۱۶۱۷ گوهر پیدا شد:
خسرو گلسرخی : خسرو گلسرخی
شعری برای زخم ...
این سرخ گونه
هرگز سخن از درد
نرانده ست ...
درون ِ آتش می زیَد
و هراس را با او
یارای ِ برابری نیست ...
خاموش نشسته به انتظار ،
زخم را
و گلوله را پاس می دارد
تا آن روز
کز جراحت سهمگین خویش
پرچمی برافرازد ...
*
این سرخ گونه
خاموش نشسته به انتظار
تمامی ِ تن من ،
سرزمین ِ من است ...
ایرج میرزا : قطعه ها
مادر
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا بپا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
ایرج میرزا : قطعه ها
مهر مادر
رنج کشد مادر از جفای پسر لیک
آنچه کشیدست هیچ رنج نداند
رنج پسر بیشتر کشد پدر، امّا
چون پسر آدم نشد ز خویش بِرانَد
مادر بیچاره هر چه طفل کند بد
راندنِ او را ز خویشتن نتواند
شیرۀ جان گر بُوَد به کاسۀ مادر
زان نچشد تا به طفلِ خود نچشانَد
ایرج میرزا : قطعه ها
مادر
پسر را قدر مادر دان که دایم
کشد رنج پسر بیچاره مادر
برو بیش از پدر خواهش که خواهد
تو را بیش از پدر بیچاره مادر
ز جان محبوب تر دارش که داردت
ز جان محبوب تر بیچاره مادر
نگهداری کند نُه ماه و نُه روز
تو را چون جان به بر بیچاره مادر
از این پهلو به آن پهلو نغلتد
شب از بیم خطر بیچاره مادر
به وقت زادن تو مرگ خود را
بگیرد در نظر بیچاره مادر
بشوید کهنه و آراید او را
چو کمتر کارگر بیچاره مادر
تموز و دی تو را ساعت به ساعت
نماید خشک و تر بیچاره مادر
اگر یک عطسه آید از دماغت
پرد هوشش ز سر بیچاره مادر
اگر یک سرفه بی جا نمایی
خورد خون جگر بیچاره مادر
برای این که شب راحت بخوابی
نخوابد تا سحر بیچاره مادر
دو سال از گریۀ روز و شب تو
نداند خواب و خور بیچاره مادر
چو دندان آوری رنجور گردی
کشد رنج دگر بیچاره مادر
سپس چون پا گرفتی، تا نیفتی
خورد غم بیشتر بیچاره مادر
تو تا یک مختصر جانی بگیری
کند جان، مختصر بیچاره مادر
به مکتب چون روی تا بازگردی
بُوَد چشمش به در بیچاره مادر
و گر یک ربع ساعت دیر آیی
شود از خود بدر بیچاره مادر
نبیند هیچ کس زحمت به دنیا
ز مادر بیشتر، بیچاره مادر
تمام حاصلش از زخمت اینست
که دارد یک پسر بیچاره مادر
نهج البلاغه : خطبه ها
تأسف بر كشتگان نبرد جمل
و من كلام له عليه‌السلام لما مر بطلحة بن عبد الله و عبد الرحمن بن عتاب بن أسيد و هما قتيلان يوم الجمل
لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا اَلْمَكَانِ غَرِيباً أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ اَلْكَوَاكِبِ أَدْرَكْتُ وَتْرِي مِنْ بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ وَ أَفْلَتَتْنِي أَعْيَانُ بَنِي جُمَحَ
لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَى أَمْرٍ لَمْ يَكُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دُونَهُ
نهج البلاغه : حکمت ها
از دست رفتن دوستان
وَ قَالَ عليه‌السلام فَقْدُ اَلْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ
نهج البلاغه : حکمت ها
از دست رفتن دوستان
وَ قَالَ عليه‌السلام فَقْدُ اَلْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ
امام سجاد علیه‌السلام : رساله حقوق
حق مادر
فحق امك أن تعلم أنها حملتك حيث لا يحمل احد احدا ؛ و أطعمتك من ثمرة قلبها مـا لا يطعم احد احدا؛ وأنها وقتك بسمعها و بصرها و يدها و رجلها وشعرها و بشرها وجميع جوارحها مستبشرة بذلك؛ فرحة؛ موبلة؛ محتملة لما فيه مكروهها وألمها و ثقلها وغمها؛حتى دفعتها عنـك يدالقـدرة وأخرجتـك الى الارض فرضيت أن تشبع و تجوع هى وتكسوك وتعرى وترويك وتظمأ وتظلك وتضحى وتنعمك ببؤسها وتلذذك بالنوم بأرقها وكان بطنها لك وعاءاً وحجرها لك حواءاً وثديها لك ثقاءاً ونفسها لك وقاءاً؛ تباشر حرالدنيا وبردها لك و دونك ؛ فتشكرها على قدر ذلك ولاتقدر عليه الا بعون الله و توفيقه .
ترانه های کودکانه : بخش اول
صبح و کودک
صبح است و کودک
در خواب سنگین
یک خواب زیبا
یک خواب شیرین
مادر به شادی
آمد به سویش
زد بوسه آرام
حالا به رویش
چشمان کودک
آرام وا شد
خندید و آن‌وقت
از خواب پاشد
شاعر: افشین علاء
ترانه های کودکانه : بخش اول
بابا آمد
تق تق تق بر در زد
بابا از بیرون آمد
رفتم در را وا کردم
شادی را پیدا کردم
وقتی بابا را دیدم
فوری او را بوسیدم
بابا آمد نان آورد
با لبخندش جان آورد
با او روشن شد خانه
او شمع و ما پروانه
شاعر: مصطفی رحمان دوست
ترانه های کودکانه : بخش اول
بابابزرگ
بابابزرگ خوب من
خیلی زیاد، کتاب داره
یه میز داره، یه صندلی
یه دونه تخت خواب داره
بابابزرگم همیشه
قصه می خونه از کتاب
وقتی که خیلی خسته شد
تو رختخواب می‌ره به خواب
بابابزرگ خوب من
مهربونه، مهربونه
هر روز منو بوس می‌کنه
بعدش برام شعر می‌خونه!
شاعر: جعفر ابراهیمی
ترانه های کودکانه : بخش اول
ماه و ستاره
شب اومد و ستاره
رو آسمون نشسته
نه یك ، نه ده ، نه صدتا
هزار هزار تا دسته
ستاره توی شبها
چراغ آسمونه
مثل گل و بنفشه
تو باغ آسمونه
یك كمی این طرفتر
ماه قشنگ و زیباست
دلش گرفته امشب
برای اینكه تنهاست
شاعر: علی اصغر نصرتی
ترانه های کودکانه : بخش اول
مادربزرگ خوبم
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
مادربزرگ خوبم
پهلوی من نشسته
موی سرش مثل برف
سفید و نقره رنگه
لپهای مادربزرگ
گل گلی و قشنگه
عینک او همیشه
سواره روی بینی
شیشه عینکش هست
بزرگ و ذره بینی
وقتی که مادربزرگ
قصه برام می خونه
خانه کوچک ما
مثل بهشت می مونه
آی قصه قصه قصه
نان و پنیر و پسته
مادربزرگ برایم یه قصه خوب بگو
شاعر: اسدالله شعبانی
ترانه های کودکانه : بخش اول
صبح تا حالا
صبح تا حالا باباجون
ندیدمت من اصلا
هرکسی در می زنه
می گم بابام حتما
مامان میگه تو رفتی
دنبال یک لقمه نون
من خودتو دوست دارم
نون نمی خوام بابا جون
شاعر: شکوه قاسم نیا
لالایی ها : بخش اول
فانوس
لالا لالایی، صحرا خوابیده
جنگل آرومه، دریا خوابیده
رو طاقچه فانوس، امشب خاموشه
دنیا تاریکه، غیر از یک گوشه
صد دانه یاقوت، صد ریسه پرچم
صد تا کبوتر، یک گوشه با هم
جایی که اونجا، آدم خوشبخته
لالایی امشب، بیخوابی سخته
بیتابی کردم، تا حالم بد شد
خوابیدم آهو، از خوابم رد شد
خوابیدم عطرش، تو خوابم پیچید
خوابیدم مهتاب، از خوابم رد شد
میخوابم تو صحن، اما بیدارم
هر شب با یادت، آرامش دارم
صد دانه یاقوت، صد ریسه پرچم
صد تا کبوتر، یک گوشه با هم
لالایی ها : بخش اول
لالا خورشید خوابیده
لالا خورشید خوابیده
آخه از صبح تابیده
دیگه هرچی طلا داشت
به روی شب کشیده
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا تو خورشیدی
تو نور گرم امیدی
توی شهر دل مامان
تو هم از صبح تابیدی
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا خورشید خوابیده
آخه از صبح تابیده
دیگه هرچی طلا داشت
به روی شب کشیده
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا تو خورشیدی
تو نور گرم امیدی
توی شهر دل مامان
تو هم از صبح تابیدی
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالا لالا گلم لا
لالایی ها : بخش اول
لالا لالا گلم باشی
لالا لالا گلم باشی
همیشه همدمم باشی
گل نیلوفرم باشی
بمونی مونسم باشی
لالا لالا گل یاسم
نگین سبز الماسم
اگه شانست کنه یاری
بسازم قصر مروارید
لالا لالا گلم باشی
عزیزم دلبرم باشی
خداوندا تو پیرش کن
خط قرآن نصیبش کن
لالا لالا گلم باشی
بزرگ شی همدمم باشی
کلام الله تو پیرش کن
زیارت تو نصیبش کن
لالا لالا گل زردم
نبینم داغ فرزندم
خداوندا تو ستاری
همه خوابند تو بیداری
به حق خواب و بیداری
عزیزم را نگه داری
لالا لالا گلم باشی
همیشه همدمم باشی
لالا لالا گلم باشی
همیشه همدمم باشی