عبارات مورد جستجو در ۹۶۷۱ گوهر پیدا شد:
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۴۹
مانندهٔ گل ز اصل خندان زادی
وز طالع و بخت خویش شادی شادی
سرسبز چو شاخ گل و آزاده چو سرو
سروی عجبی که از زمین آزادی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۵۴
مرغان ز قفس قفس ز مرغان خالی
تو مرغ کجائی که چنین خوشحالی
از نالهٔ تو بوی بقا می‌آید
می‌نال بر این پرده که خوش می‌نالی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۶۳
من دوش به خواب در بدیدم قمری
دریا صفتی عجایبی سیم‌بری
امروز بگرد هر دری میگردم
کز یارک دوشینه چه دارد خبری
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۷۸
هر پارهٔ خاک را چو ماهی کردی
وانگه مه را قرین شاهی کردی
آخر ز فراق هر دو آهی کردی
زان آه بسوی خویش راهی کردی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۷۹
هر روز پگاه خیمه بر جوی زنی
صد نقش تو بر گلشن خوشبوی زنی
چون دف دل ما سماع آنگاه کند
کش هر نفسی هزار بر روی زنی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۹۴
یک شفتالو از آن لب عنابی
پر کرد جهان ز بوی سیب و آبی
هم پردهٔ شب درید و هم پردهٔ روز
از عشق رخ خویش زهی بی‌آبی
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۹
دل خود رای مرا برده گل خودروئی
ترک خنجر کش مردم کش آتش خوئی
طفل نو سلسله‌ای شوخ تنگ حوصله‌ای
شاه دیوانه و شی ماه مشوش موئی
سر و کارم به غزالیست کزاغیار مدام
می‌کند روکش مردم به یک آدم روئی
دیده پرنور شود نرگس نابینا را
گر به گلشن رسد از پیرهن او بوئی
گوش بر بد سخنم کی منهی امروز ای گل
خورده بر گوش تو گویا سخن بدگوئی
چند سویت نگرم عشوهٔ چشمی بنما
عشوهٔ چشم نباشد گره ابروئی
عشوهٔ غلب شده بر محتشم آری چکند
ناتوانی چنین خصم قوی بازوئی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۲۷
چو لاله غرق به خونم چو گل گریبان چاک
زهی شگفته که امسال نوبهار منست
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۱۸
اگرچه خرد یکی شاخک گیاه بود
که تو بدو نگری زادسرو غاتفرست
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۳۲
هیچ صورتگر بصد سال از بدایع وزنگار
آن نداند کرد و نتواند که یک باران کند
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۳۸
هر باد که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید
بر هر زن و هر مرد کجا بروزد آن باد
گویی مگر آن باد همی از ختن آید
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۵۴
ترا روی زرد و مرا روی زرد
تو از مهر و ماه و من از مهر ماه
سعدی : مفردات
بیت ۲۸
مرغ جایی رود که چینه بود
نه به جایی رود که چی نبود
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۱
ز ابر دست ساقی جسم خشکم لاله زاری شد
که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۳
من آن وحشی غزالم دامن صحرای امکان را
که می‌لرزم ز هر جانب غباری می‌شود پیدا
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۵
دل عاشق ز گلگشت چمن آزرده‌تر گردد
که هر شاخ گلی دامی است مرغ رشته برپا را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۷
نه بوی گل، نه رنگ لاله از جا می‌برد ما را
به گلشن لذت ترک تماشا می‌برد ما را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۹
چون گل ز ساده لوحی، در خواب ناز بودیم
اشک وداع شبنم، بیدار کرد ما را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۴
چو تخم سوخته کز ابر تازه شد داغش
ز باده شد غم و اندوه بیشتر ما را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۲
نسیم صبح از تاراج گلزار که می‌آید؟
که مرغان کاسهٔ دریوزه کردند آشیانها را