عبارات مورد جستجو در ۵ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۵۵
نمی‌دهی قدح بی‌شمار اگر ساقی
شمار قطرهٔ باران کن و پیاله بده!
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۸۵
کل به خون غوطه خورد جزو چو افگار شود
دایه پرهیز کند طفل چو بیمار شود
باده گر آب حیات است به اندازه خوش است
خون چو بسیار شود نشتر آزار شود
از پریشان نظری بس که دلم مجروح است
زنگ بر آینه ام مرهم زنگار شود
هرکجا پرده ز روی تو فتد، بر شبنم
دامن لاله و گل بستر بیمار شود
دست در دامن مطلب همه جا سیر کند
هرکه در راه طلب قافله سالار شود
عندلیبان نفس بیهده ای می سوزند
این نه کاری است که از پیش به گفتار شود
کار چون راست به تدبیر نیاید صائب
می برم رشک بر آن دست که از کار شود
ملا احمد نراقی : باب دوم
فصل ششم - اجناس صفات نکوهیده
شکی نیست که در مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است که ضد آن است و چون دانستی که اجناس همه فضایل چهارند، پس معلوم می شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند:
اول: جهل، که ضد حکمت است دوم: جبن، که ضد شجاعت است سوم: شره، که ضد عفت است چهارم: جور، که ضد عدالت است.
و لیکن این به حسب مودای نظر است، اما تحقیق مطلب آن است که از برای هر فضیلتی حدی است مضبوط و معین، که به منزله وسط است، و تجاوز از آن خواه به جانب افراط و خواه به طرف تفریط مودی است به رذیله.
پس هر صفت فضیلتی که وسط است به جای مرکز دایره است، اوصاف رذایل به منزله سایر نقطه هایی است که در میان مرکز یا محیط فرض شود و شکی نیست که مرکز، نقطه ای است معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانبش غیرمتناهیه‌اند.
پس بنابراین، در مقابل هر صفت فضیلتی، اوصاف رذیله غیر متناهیه خواهد بود، و مجرد انحراف از صفت فضیلتی از هر طرفی موجب افتادن در رذیله خواهد بود و استقامت در سلوک طریقه اوصاف حمیده به منزله حرکت در خط مستقیم، و ارتکاب رذایل به جای انحراف از آن است و چون خط مستقیم در میان دو نقطه نیست مگر یکی، و خطوط منحنیه میان آنها لامحاله غیر متناهیه است، پس استقامت بر صفات نیک نیست مگر بر یک نهج، و از برای انحراف از آن مناهج بی شماری است.
و این است سبب در اینکه اسباب بدی و شر بیشتر است از اسباب و بواعث خیر و نیکی و از آنجا که پیدا کردن یک چیز معین در میان امور غیر متناهیه مشکل، و وسط را یافتن فیما بین اطراف متکثره مشکلتر است، پس استقامت بر آن و ثبات در آن اصعب از هر دو است، و لهذا جستن وسط از میان اخلاق، که آن حد اعتدال است و استقامت بر آن، در غایت صعوبت است و از این جهت است که بعد از آنکه سوره «هود» به برگزیده معبود نازل شد، و در آنجا امر به آن بزرگوار شد که «فاستقم کما امرت» یعنی «بایست و ثابت باش همچنانکه تو را امر فرموده ایم» فرمود: «شیبتنی سوره هود» یعنی «پیر کرد مرا سوره هود» و مخفی نماند که وسط بر دو قسم است: حقیقی و اضافی حقیقی آن است که نسبت به آن، طرفین حقیقتا مساوی بوده باشد مثل نسبت چهار به دو و شش و وسط اضافی آن است که نزدیک به حقیقی باشد عرفا و بعضی تفسیر نموده‌اند به اینکه نزدیکتر چیزی است به وسط حقیقی که ممکن است از برای نوع یا شخص و وسطی که در علم اخلاق معتبر است و امر به استقامت و ثبات بر آن شده آن وسط اضافی است، زیرا که یافتن وسط حقیقی و رسیدن به آن متعذر، و استقامت و ثبات بر آن غیر میسر است و چون معتبر، وسط اضافی است و اختلاف آن ممکن است، به این جهت است که اوصاف حمیده گاه به اختلاف اشخاص و احوال و اوقات مختلف می شود پس بسا باشد مرتبه‌ای از مراتب وسط اضافی فضیلت باشد به نظر شخصی یا حالی و وقتی، و رذیله باشد نسبت به غیر آن.
نهج البلاغه : حکمت ها
پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امیر المؤمنین عليه السلام
وَ قَالَ عليه‌السلام يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلاَنِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ
قال الرضي و هذا مثل قوله عليه‌السلام هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ
نهج البلاغه : حکمت ها
پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امیر المؤمنین عليه السلام
وَ قَالَ عليه‌السلام يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلاَنِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَرٍ
قال الرضي و هذا مثل قوله عليه‌السلام هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ