وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۳۷۶
غزل ۳۷۶
وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در ستایش میرمیران
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در ستایش میرمیران
وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در ستایش میرمیران
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در ستایش میرمیران
وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در ستایش میرمیران
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در ستایش میرمیران
وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در ستایش حضرت علی«ع»
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در ستایش حضرت علی«ع»
وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در ستایش خاناحمد
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در ستایش خاناحمد
وحشی بافقی : قطعات
شمارهٔ ۱۳ - تب شاهزاده
شمارهٔ ۱۳ - تب شاهزاده
وحشی بافقی : قطعات
شمارهٔ ۱۸ - سرتاس
شمارهٔ ۱۸ - سرتاس
وحشی بافقی : مثنویات
در ستایش کاخ میرمیران
در ستایش کاخ میرمیران
وحشی بافقی : ترکیبات
در هجو ملا فهمی
در هجو ملا فهمی
وحشی بافقی : ترکیبات
در سوگواری حضرت حسین«ع»
در سوگواری حضرت حسین«ع»
وحشی بافقی : ترکیبات
سوگواری بر مرگ دوست
سوگواری بر مرگ دوست
وحشی بافقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۸
رباعی شمارهٔ ۳۸
وحشی بافقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۰
رباعی شمارهٔ ۶۰
وحشی بافقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶
رباعی شمارهٔ ۶۶
وحشی بافقی : ناظر و منظور
سر آغاز
سر آغاز
وحشی بافقی : ناظر و منظور
دست نیاز به درگاه بینیاز گشودن و از حضرت باری التماس رستگاری نمودن
دست نیاز به درگاه بینیاز گشودن و از حضرت باری التماس رستگاری نمودن
وحشی بافقی : ناظر و منظور
مثقب خامه را بر گوهر نهادن و رشتههای گوهر معنی را ترتیب دادن در ایثار تاجداری که گوهر ذاتش باعث دریای آفرینش است و جوهر صفاتش منشاء فیض ارباب بینش است
مثقب خامه را بر گوهر نهادن و رشتههای گوهر معنی را ترتیب دادن در ایثار تاجداری که گوهر ذاتش باعث دریای آفرینش است و جوهر صفاتش منشاء فیض ارباب بینش است
وحشی بافقی : ناظر و منظور
طلوع کردن اختر معانی از افق سپهر نکته دانی در تعریف شبی که اخترش طعنه بر نور بدر میزد و صحبتش طعنه بر شام قدر
طلوع کردن اختر معانی از افق سپهر نکته دانی در تعریف شبی که اخترش طعنه بر نور بدر میزد و صحبتش طعنه بر شام قدر
وحشی بافقی : ناظر و منظور
رو به میدان معانی کردن و تیغ دو زبان برآوردن در مدح شهسواری که از دو انگشت نوک تیغ دو سر دیدهٔ شرک را کور نمود و از بنان ذوالفقار پیکر باب خیبر گشاده
رو به میدان معانی کردن و تیغ دو زبان برآوردن در مدح شهسواری که از دو انگشت نوک تیغ دو سر دیدهٔ شرک را کور نمود و از بنان ذوالفقار پیکر باب خیبر گشاده