تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید

غزل ۲


افسونگری آغازد اگر دلبر آفاق

افسانه شود در همه عالم دل عشّاق


مجنون بلا با غم دلدوزِ جهانسوز

از محنت عشقت شده آوارهء آفاق


هر نفس خلائق که نهان در دل و جانهاست

با جان و دلش عشق ترا آمده مشتاق


دلبر صفتی کار نه هر ماه جمالست

ماه رخ تو گشته کمالش به جهان طاق


یک سبزه ز خطَّت به جنان آینه آویخت

زانرو شده جنات ازل جلوهء اوراق


از نور تو آدم شده مسجود ملائک

وین آدمیان بسته به مهرت همه میثاق


جز رمز الهی که نهانی شد و مستور

اسرار ازل بر دل و جانت شده اطلاق


از گوهر فضلت چو ببخشی به خلائق

برخاتم جانم تو دلا بخش به انفاق



نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.