تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید

همه چی ارزونه!

تو چرا می خندی؟

وسط شعر من،

صفحه رو می بندی!

همه چی ارزونه

وقتی که رویاها

به همین نزدیکی

ته یک فنجونه

همه چی ارزونه

توی این شهری که

قیمت نون و شرف

مثل هم می مونه

همه چی آرومه!

دخترک گریه نکن

مزد کار امشب

پسته ی خندونه

همه چی میزونه

ارزش انسان ها

یک شتر یا دو شتر

چه کسی می دونه؟

همه چی ارزونه!

تو به من می خندی،

حالا دیگه حتما،

صفحه رو می بندی

«س.م.ط.بالا»

(به تاریخ: هجدهم اسفند ماه یک هزار و سیصد و نود و یک خورشیدی)

این نوشته را بشنوید

این نوشته را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط نوشته با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.