قطعاً نوشتن یادگاری، حکاکی یا تخریب آثار تاریخی و طبیعی، مصداق بارز خودخواهی و بیمسئولیتی است. این رفتار نه تنها حرمت میراث مشترک بشریت را میشکند، بلکه نشاندهنده نگاهی کاملاً خودمحورانه است که در آن فرد تنها به خواست لحظهای خود میاندیشد و به پیامدهای جبرانناپذیر آن برای جامعه و نسلهای آینده بیتوجه است.
چرا این کار خودخواهی محض است؟
- دخالت در حافظه جمعی: این آثار، شناسنامه تمدن ما هستند. تخریب آنها یعنی محو کردن بخشی از هویت تاریخی که به همه تعلق دارد.
- تخریب غیرقابل جبران: بسیاری از این آسیبها دائمی هستند. یک حکاکی ساده روی سنگ چندصدساله، میراثی را که قرنها سالم مانده، نابود میکند.
- حقوق نسلهای آینده: ما تنها امانتدار این گنجینهها هستیم. این خودخواهی است که با کارهای نسنجیده، حق دیدن این آثار را از آیندگان بگیریم.
نمونههای رایج این خودخواهی:
1. نوشتن نام یا جمله روی دیوارهای باستانی
2. شکستن بخشی از ستونها یا مجسمههای تاریخی "به عنوان یادگاری"
3. کندن سنگ یا صخرههای طبیعی برای بردن به عنوان سوغات
4. ایجاد خراش یا نقاشی روی درختان کهنسال
پیامدهای ناگوار:
- کاهش ارزش تاریخی و فرهنگی آثار
- ایجاد هزینههای گزاف برای مرمت
- از بین رفتن اصالت اثر برای همیشه
- ایجاد تشویق برای دیگران به انجام چنین رفتارهای نادرستی
راه درست چیست؟
به جای تخریب، میتوانیم:
- از این آثار عکس بگیریم
- درباره ارزش آنها مطالعه کنیم
- به دیگران اهمیت حفظ آنها را توضیح دهیم
- در برنامههای حفاظت از میراث فرهنگی مشارکت کنیم
به یاد داشته باشیم که این آثار به یک نفر تعلق ندارند، بلکه گنجینهای هستند که باید برای همه انسانها، امروز و فردا، حفظ شوند. احترام به این میراث، در واقع احترام به خرد جمعی بشریت است.