تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید

حدیث این بیابان جای بیان ندارد

دشت به این فراخی، آرش کمان ندارد

در چه شگفتی اگر قامت رستم شکست؟

با حیله های کهنه، طرفی نمی توان بست

راه گریزمان نیست، خرمن گرفته آتش

کو واعظی که می گفت از قصه ی سیاوش؟

کاوه کنون می برد درفش خود را به زور

کیست که ضحاک را باز فرستد به گور؟

اسطوره های کهنه با ما وفا نکردند

در روزهای سختی یاری به ما نکردند

ماندند در قصه ها، اشعار و افسانه ها

باری بر ندارند از روی شانه ی ما

باید به حال خود فکری دگر کنیم

شام سیاه خود صبح ظفر کنیم

شاید حماسه ای تازه توان سرود

بر مردمان این خاک و زمین درود

«س.م.ط.بالا»

(به تاریخ: هجدهم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و نود و دو خورشیدی)

این نوشته را بشنوید

این نوشته را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط نوشته با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.