۳۳۲ بار خوانده شده

نکوهش کوتاهی و سستی اصحاب

وَ قَالَ عليه‌السلام لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى اَلْأَنْبَارِ فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى اَلنُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ اَلنَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ
و درود خدا بر او، فرمود: (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه «نخيله» حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند اى امير مؤمنان ما آنان را كفايت مى‌كنيم

فَقَالَ مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَ إِنَّنِي اَلْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي كَأَنَّنِي اَلْمَقُودُ وَ هُمُ اَلْقَادَةُ أَوِ اَلْمَوْزُوعُ وَ هُمُ اَلْوَزَعَةُ
فرمود) شما از انجام كار خود درمانده‌ايد! چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى‌كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى‌ناليدند، امروز من از رعيّت خود مى‌نالم، گويى من پيرو، و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند

فلما قال عليه‌السلام هذا القول في كلام طويل قد ذكرنا مختاره في جملة الخطب تقدم إليه رجلان من أصحابه
وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى كه برخى از آن را در ضمن خطبه‌هاى گذشته آورديم، به اينجا رسيد. (دو نفر از ياران جلو آمدند

فقال أحدهما إني لا أملك إلا نفسي و أخي فمر بأمرك يا أمير المؤمنين ننقد له فقال عليه‌السلام وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ
و يكى گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير المؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود) شما كجا و آنچه من مى‌خواهم كجا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:هشدار از مهلت و آزمایش خداوند
گوهر بعدی:راه شناخت اهل حق و باطل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.