۷۰ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام تجري هذا المجرى
102 و از سخنان اوست كه همچون خطبه است
و فيها ذكر يوم القيامة و أحوال الناس المقبلة يوم القيامة
وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اَللَّهُ فِيهِ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ لِنِقَاشِ اَلْحِسَابِ
و آن روزى است كه خدا پيشينيان و پسينيان را در آن فراهم آرد، براى رسيدگى به حساب كار
وَ جَزَاءِ اَلْأَعْمَالِ
و پرداخت پاداش كردار
خُضُوعاً قِيَاماً
آنان فروتنانه برپايند
قَدْ أَلْجَمَهُمُ اَلْعَرَقُ
عرق تا گوشۀ دهنهاشان روان
وَ رَجَفَتْ بِهِمُ اَلْأَرْضُ
و زمين زير پايشان لرزان
فَأَحْسَنُهُمْ حَالاً مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً
نيكو حالترين آنان كسى است كه جاى نهادن دو پايى بيابد
وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً
يا براى راحت خود فراخ جايى
حال مقبلة على الناس
و منها فِتَنٌ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ
از اين سخنان است: فتنههايى چون تاريكى شب
لاَ تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ
نه نيرويى تواند با آن بستيزد
وَ لاَ تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ
و نه شكست خورد و بگريزد
تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً
چون شتر مهار كرده، و پالان نهاده، روى به شما آرد
يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا
و كشندۀ آن وى را به شتافتن وا دارد
وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا
و سوارش آن را براند تا آنجا كه توان دارد
أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ
فتنهجويان گروهى هستند شرور، با آزار سخت، خونريز
قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ
و اندك رخت
يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ اَلْمُتَكَبِّرِينَ
مردمى با آنان جهاد كنند كه در ديدۀ متكبّران خوارند
فِي اَلْأَرْضِ مَجْهُولُونَ
و در روى زمين گمنام و بىمقدار
وَ فِي اَلسَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ
و در آسمان شناخته و پديدار
فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اَللَّهِ
اين هنگام واى بر تو، اى بصره! از سپاهى كه بلاست، و نمونهاى از كيفر خداست
لاَ رَهَجَ لَهُ وَ لاَ حَسَّ
نه گردى انگيزد، و نه بانگى دارد
وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ اَلْأَحْمَرِ
و زودا كه مردم تو را مرگا مرگ و يا طاعون و گرسنگى از پاى در آرد
وَ اَلْجُوعِ اَلْأَغْبَرِ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
102 و از سخنان اوست كه همچون خطبه است
و فيها ذكر يوم القيامة و أحوال الناس المقبلة يوم القيامة
وَ ذَلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اَللَّهُ فِيهِ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ لِنِقَاشِ اَلْحِسَابِ
و آن روزى است كه خدا پيشينيان و پسينيان را در آن فراهم آرد، براى رسيدگى به حساب كار
وَ جَزَاءِ اَلْأَعْمَالِ
و پرداخت پاداش كردار
خُضُوعاً قِيَاماً
آنان فروتنانه برپايند
قَدْ أَلْجَمَهُمُ اَلْعَرَقُ
عرق تا گوشۀ دهنهاشان روان
وَ رَجَفَتْ بِهِمُ اَلْأَرْضُ
و زمين زير پايشان لرزان
فَأَحْسَنُهُمْ حَالاً مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَيْهِ مَوْضِعاً
نيكو حالترين آنان كسى است كه جاى نهادن دو پايى بيابد
وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً
يا براى راحت خود فراخ جايى
حال مقبلة على الناس
و منها فِتَنٌ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ
از اين سخنان است: فتنههايى چون تاريكى شب
لاَ تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ
نه نيرويى تواند با آن بستيزد
وَ لاَ تُرَدُّ لَهَا رَايَةٌ
و نه شكست خورد و بگريزد
تَأْتِيكُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً
چون شتر مهار كرده، و پالان نهاده، روى به شما آرد
يَحْفِزُهَا قَائِدُهَا
و كشندۀ آن وى را به شتافتن وا دارد
وَ يَجْهَدُهَا رَاكِبُهَا
و سوارش آن را براند تا آنجا كه توان دارد
أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِيدٌ كَلَبُهُمْ
فتنهجويان گروهى هستند شرور، با آزار سخت، خونريز
قَلِيلٌ سَلَبُهُمْ
و اندك رخت
يُجَاهِدُهُمْ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ اَلْمُتَكَبِّرِينَ
مردمى با آنان جهاد كنند كه در ديدۀ متكبّران خوارند
فِي اَلْأَرْضِ مَجْهُولُونَ
و در روى زمين گمنام و بىمقدار
وَ فِي اَلسَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ
و در آسمان شناخته و پديدار
فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اَللَّهِ
اين هنگام واى بر تو، اى بصره! از سپاهى كه بلاست، و نمونهاى از كيفر خداست
لاَ رَهَجَ لَهُ وَ لاَ حَسَّ
نه گردى انگيزد، و نه بانگى دارد
وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ اَلْأَحْمَرِ
و زودا كه مردم تو را مرگا مرگ و يا طاعون و گرسنگى از پاى در آرد
وَ اَلْجُوعِ اَلْأَغْبَرِ
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بیان حوادث سخت آينده
گوهر بعدی:تشویق به زهد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.