۶۸ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام
104 و از خطبههاى آن حضرت است
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلىاللهعليهوآله وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ اَلْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً
و گزيدۀ آن پيش از اين نوشته شد كه در روايت با اين خطبه يكسان نيست همانا خداوند سبحان، محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را برانگيخت، و از عرب كسى كتابى نخوانده بود
وَ لاَ يَدَّعِي نُبُوَّةً وَ لاَ وَحْياً
و دعوى پيامبرى و وحى نكرده
فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ
بيارى كسانى كه فرمان وى را مىبردند، با آنان كه راه نافرمانى او مىسپردند پيكار كرد تا به راه راستشان در آورد .
يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ
آنان را به سوى رستگارى راند
وَ يُبَادِرُ بِهِمُ اَلسَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ
و پيش از آنكه قيامت رسد از گمراهىشان رهاند :
يَحْسِرُ اَلْحَسِيرُ
كوته فكرى در شناخت خدا درمانده
وَ يَقِفُ اَلْكَسِيرُ
و شكسته عزيمتى راه به حق نبرده
فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ إِلاَّ هَالِكاً لاَ خَيْرَ فِيهِ
پيامبر او را برخيزاند و در راه كشاند، و بدانجا كه بايدش راند جز كسى كه طريق هلاكت مىپيمود، و در او خيرى نبود
حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ
تا آن گاه كه به سر منزل نجاتشان رساند
وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ
و در جايى كه بايستشان نشاند
فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ
آسياى زندگىشان چرخيد
وَ اِسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ
و كارشان راست گرديد .
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّى تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا
به خدا سوگند، من در دنبالۀ آن سپاه بودم تا يكباره پشت كرد
وَ اِسْتَوْسَقَتْ فِي قِيَادِهَا
و سر به حكم اسلام در آورد
مَا ضَعُفْتُ وَ لاَ جَبُنْتُ وَ لاَ خُنْتُ وَ لاَ وَهَنْتُ
نه سست شدهام نه ترسانم، نه خيانت كردهام، نه ناتوانم
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ اَلْبَاطِلَ حَتَّى أُخْرِجَ اَلْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ
به خدا سوگند، درون باطل را چاك مىزنم تا حق را از تهيگاه آن بيرون كنم
قال السيد الشريف الرضي و قد تقدم مختار هذه الخطبة
إلا أنني وجدتها في هذه الرواية على خلاف ما سبق من زيادة و نقصان
فأوجبت الحال إثباتها ثانية
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
104 و از خطبههاى آن حضرت است
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلىاللهعليهوآله وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ اَلْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً
و گزيدۀ آن پيش از اين نوشته شد كه در روايت با اين خطبه يكسان نيست همانا خداوند سبحان، محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را برانگيخت، و از عرب كسى كتابى نخوانده بود
وَ لاَ يَدَّعِي نُبُوَّةً وَ لاَ وَحْياً
و دعوى پيامبرى و وحى نكرده
فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ
بيارى كسانى كه فرمان وى را مىبردند، با آنان كه راه نافرمانى او مىسپردند پيكار كرد تا به راه راستشان در آورد .
يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ
آنان را به سوى رستگارى راند
وَ يُبَادِرُ بِهِمُ اَلسَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ
و پيش از آنكه قيامت رسد از گمراهىشان رهاند :
يَحْسِرُ اَلْحَسِيرُ
كوته فكرى در شناخت خدا درمانده
وَ يَقِفُ اَلْكَسِيرُ
و شكسته عزيمتى راه به حق نبرده
فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ إِلاَّ هَالِكاً لاَ خَيْرَ فِيهِ
پيامبر او را برخيزاند و در راه كشاند، و بدانجا كه بايدش راند جز كسى كه طريق هلاكت مىپيمود، و در او خيرى نبود
حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ
تا آن گاه كه به سر منزل نجاتشان رساند
وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ
و در جايى كه بايستشان نشاند
فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ
آسياى زندگىشان چرخيد
وَ اِسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ
و كارشان راست گرديد .
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّى تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا
به خدا سوگند، من در دنبالۀ آن سپاه بودم تا يكباره پشت كرد
وَ اِسْتَوْسَقَتْ فِي قِيَادِهَا
و سر به حكم اسلام در آورد
مَا ضَعُفْتُ وَ لاَ جَبُنْتُ وَ لاَ خُنْتُ وَ لاَ وَهَنْتُ
نه سست شدهام نه ترسانم، نه خيانت كردهام، نه ناتوانم
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ اَلْبَاطِلَ حَتَّى أُخْرِجَ اَلْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ
به خدا سوگند، درون باطل را چاك مىزنم تا حق را از تهيگاه آن بيرون كنم
قال السيد الشريف الرضي و قد تقدم مختار هذه الخطبة
إلا أنني وجدتها في هذه الرواية على خلاف ما سبق من زيادة و نقصان
فأوجبت الحال إثباتها ثانية
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تشویق به زهد
گوهر بعدی:بیان ويژگى هاى پيامبر ص و ظلم بنیامیه موعظه مردم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.