۶۷ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام في بعض صفات الرسول الكريم
105 و از خطبههاى آن حضرت است
و تهديد بني أمية و عظة الناس
الرسول الكريم حَتَّى بَعَثَ اَللَّهُ مُحَمَّداً صلىاللهعليهوآله شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً
تا اين كه خدا محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را برانگيخت، گواهى دهنده، مژده رساننده و ترساننده
خَيْرَ اَلْبَرِيَّةِ طِفْلاً
بهترين آفريدگان، آن گاه كه خردسال مىنمود
وَ أَنْجَبَهَا كَهْلاً
و نژادهتر هنگامى كه كهن سال بود
وَ أَطْهَرَ اَلْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً
پاكيزهتر پاكيزگان در خوى
وَ أَجْوَدَ اَلْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً
و گاه بخشش، ابر برابر دستش خشك مىنمود
بنو أمية فَمَا اِحْلَوْلَتْ لَكُمُ اَلدُّنْيَا فِي لَذَّتِهَا
پس دنيا براى شما شيرين نبود
وَ لاَ تَمَكَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ أَخْلاَفِهَا
و دوشيدن پستان آن آسان نمىنمود
إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا
تا آنكه آن را شترى ديديد
جَائِلاً خِطَامُهَا
مهارش گسسته و جنبان
قَلِقاً وَضِينُهَا
از لاغرى ميانبندش لرزان.
قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَامٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسِّدْرِ اَلْمَخْضُودِ
حرام نزد گروهى نادشوار، چون سودن دست بر درخت سدر پيراسته از خار
وَ حَلاَلُهَا بَعِيداً غَيْرَ مَوْجُودٍ
و حلال از دسترس دور و ناپديدار
وَ صَادَفْتُمُوهَا وَ اَللَّهِ ظِلاًّ مَمْدُوداً إِلَى أَجْلٍ مَعْدُودٍ
و به خدا سوگند، بدان دولت رسيديد كه خواهان آنيد و تا مدّتى معيّن در آن بمانيد
فَالْأَرْضُ لَكُمْ شَاغِرَةٌ
پس كنون پهنۀ زمين براى شما خالى است، و آن را نگاهبانى نيست
وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ
دست شما در آن گشاده است
وَ أَيْدِي اَلْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ
و دست زمامداران حقيقى از شما بازداشته
وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهِمْ مُسَلَّطَةٌ
شمشير شما بر آنان مسلّط است
وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ
و شمشير آنان از شما نگاهداشته
أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً
همانا، هر خونى را خونخواهى است
وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً
و هر حقّى را خواهانى
وَ إِنَّ اَلثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ
همانا، خونخواه ما چنان كند كه داور در بارۀ خود آن كند .
وَ هُوَ اَللَّهُ اَلَّذِي لاَ يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ
او خداست كه هر كس را خواهد از دست او نجهد
وَ لاَ يَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ
و آن كه گريزد، از او نرهد
فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُمْ
سوگند به خدا، اى فرزندان اميّه! كه در اندك زمانى دنيا را ببينيد در دست ديگران، و در خانۀ دشمنان
أَلاَ إِنَّ أَبْصَرَ اَلْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي اَلْخَيْرِ طَرْفُهُ
آگاه باشيد كه بيناترين چشمها، چشمى است كه نگاه خود را به سوى خوبى گشايد
أَلاَ إِنَّ أَسْمَعَ اَلْأَسْمَاعِ مَا وَعَى اَلتَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ
آگاه باشيد كه شنواترين گوشها گوشى است كه پند را فرا گيرد و قبول نمايد
وعظ الناس
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اِسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ
اى مردم! روشنى از زبانۀ چراغ واعظى طلبيد كه پند خود را كار بندد
وَ اِمْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ اَلْكَدَرِ
و از زلال چشمهاى آب بركشيد كه از تيرگى پالوده بود
عِبَادَ اَللَّهِ لاَ تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ
بندگان خدا! در نادانى خود ميارميد ،
وَ لاَ تَنْقَادُوا لِأَهْوَائِكُمْ
و رام هوسهاى خود مگرديد
فَإِنَّ اَلنَّازِلَ بِهَذَا اَلْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ
كه فرود آينده بدين منزل، بر لب آبكندى فرود آمده است بيقرار، ريزان و ناپايدار
يَنْقُلُ اَلرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ
آنچه موجب تباهى اوست به پشت خود برمىدارد ،
إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ
و از جايى به جايى مىرساند، به خاطر رايى كه آن را پى در پى تازه مىگرداند
يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لاَ يَلْتَصِقُ
و مىخواهد چيزى را كه نمىچسبد بچسباند
وَ يُقَرِّبَ مَا لاَ يَتَقَارَبُ
و آن را كه نزديك نمىآيد به نزديك كشاند.
فَاللَّهَ اَللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْ لاَ يُشْكِي شَجْوَكُمْ
خدا را، مبادا كه شكايت بريد بدان كه حاجت شما را روا ننمايد
وَ لاَ يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ لَكُمْ
و گرهى را كه با رأى نادرست محكم كرده نگشايد .
إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى اَلْإِمَامِ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ
همانا، بر امام نيست جز آنچه از امر پروردگار به عهدۀ او واگذار شده
اَلْإِبْلاَغُ فِي اَلْمَوْعِظَةِ
كوتاهى نكردن در موعظت
وَ اَلاِجْتِهَادُ فِي اَلنَّصِيحَةِ
و كوشيدن در نصيحت
وَ اَلْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ
و زنده كردن سنّت
وَ إِقَامَةُ اَلْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا
و جارى ساختن حدود بر مستحقّان
وَ إِصْدَارُ اَلسُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا
و رساندن سهمهاى بيت المال به در خور آن
فَبَادِرُوا اَلْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ
پس به سوى كشتزار دانش بشتابيد، پيش از آنكه بوتۀ، آن خشك شود
وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ اَلْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ
و پيش از آنكه به خود پردازيد و فرصت گرفتن علم از منبع آن و اهل آن از دست رود
وَ اِنْهَوْا عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ
و از كار زشت باز ايستيد و ديگران را از آن بازداريد
فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْيِ بَعْدَ اَلتَّنَاهِي
چه، به باز ايستادن پيش از بازداشتن مأموريد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
105 و از خطبههاى آن حضرت است
و تهديد بني أمية و عظة الناس
الرسول الكريم حَتَّى بَعَثَ اَللَّهُ مُحَمَّداً صلىاللهعليهوآله شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً
تا اين كه خدا محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را برانگيخت، گواهى دهنده، مژده رساننده و ترساننده
خَيْرَ اَلْبَرِيَّةِ طِفْلاً
بهترين آفريدگان، آن گاه كه خردسال مىنمود
وَ أَنْجَبَهَا كَهْلاً
و نژادهتر هنگامى كه كهن سال بود
وَ أَطْهَرَ اَلْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً
پاكيزهتر پاكيزگان در خوى
وَ أَجْوَدَ اَلْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً
و گاه بخشش، ابر برابر دستش خشك مىنمود
بنو أمية فَمَا اِحْلَوْلَتْ لَكُمُ اَلدُّنْيَا فِي لَذَّتِهَا
پس دنيا براى شما شيرين نبود
وَ لاَ تَمَكَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ أَخْلاَفِهَا
و دوشيدن پستان آن آسان نمىنمود
إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا
تا آنكه آن را شترى ديديد
جَائِلاً خِطَامُهَا
مهارش گسسته و جنبان
قَلِقاً وَضِينُهَا
از لاغرى ميانبندش لرزان.
قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَامٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسِّدْرِ اَلْمَخْضُودِ
حرام نزد گروهى نادشوار، چون سودن دست بر درخت سدر پيراسته از خار
وَ حَلاَلُهَا بَعِيداً غَيْرَ مَوْجُودٍ
و حلال از دسترس دور و ناپديدار
وَ صَادَفْتُمُوهَا وَ اَللَّهِ ظِلاًّ مَمْدُوداً إِلَى أَجْلٍ مَعْدُودٍ
و به خدا سوگند، بدان دولت رسيديد كه خواهان آنيد و تا مدّتى معيّن در آن بمانيد
فَالْأَرْضُ لَكُمْ شَاغِرَةٌ
پس كنون پهنۀ زمين براى شما خالى است، و آن را نگاهبانى نيست
وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ
دست شما در آن گشاده است
وَ أَيْدِي اَلْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ
و دست زمامداران حقيقى از شما بازداشته
وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهِمْ مُسَلَّطَةٌ
شمشير شما بر آنان مسلّط است
وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ
و شمشير آنان از شما نگاهداشته
أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً
همانا، هر خونى را خونخواهى است
وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً
و هر حقّى را خواهانى
وَ إِنَّ اَلثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ
همانا، خونخواه ما چنان كند كه داور در بارۀ خود آن كند .
وَ هُوَ اَللَّهُ اَلَّذِي لاَ يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ
او خداست كه هر كس را خواهد از دست او نجهد
وَ لاَ يَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ
و آن كه گريزد، از او نرهد
فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُمْ
سوگند به خدا، اى فرزندان اميّه! كه در اندك زمانى دنيا را ببينيد در دست ديگران، و در خانۀ دشمنان
أَلاَ إِنَّ أَبْصَرَ اَلْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي اَلْخَيْرِ طَرْفُهُ
آگاه باشيد كه بيناترين چشمها، چشمى است كه نگاه خود را به سوى خوبى گشايد
أَلاَ إِنَّ أَسْمَعَ اَلْأَسْمَاعِ مَا وَعَى اَلتَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ
آگاه باشيد كه شنواترين گوشها گوشى است كه پند را فرا گيرد و قبول نمايد
وعظ الناس
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اِسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ
اى مردم! روشنى از زبانۀ چراغ واعظى طلبيد كه پند خود را كار بندد
وَ اِمْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ اَلْكَدَرِ
و از زلال چشمهاى آب بركشيد كه از تيرگى پالوده بود
عِبَادَ اَللَّهِ لاَ تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ
بندگان خدا! در نادانى خود ميارميد ،
وَ لاَ تَنْقَادُوا لِأَهْوَائِكُمْ
و رام هوسهاى خود مگرديد
فَإِنَّ اَلنَّازِلَ بِهَذَا اَلْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ
كه فرود آينده بدين منزل، بر لب آبكندى فرود آمده است بيقرار، ريزان و ناپايدار
يَنْقُلُ اَلرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ
آنچه موجب تباهى اوست به پشت خود برمىدارد ،
إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ
و از جايى به جايى مىرساند، به خاطر رايى كه آن را پى در پى تازه مىگرداند
يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لاَ يَلْتَصِقُ
و مىخواهد چيزى را كه نمىچسبد بچسباند
وَ يُقَرِّبَ مَا لاَ يَتَقَارَبُ
و آن را كه نزديك نمىآيد به نزديك كشاند.
فَاللَّهَ اَللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْ لاَ يُشْكِي شَجْوَكُمْ
خدا را، مبادا كه شكايت بريد بدان كه حاجت شما را روا ننمايد
وَ لاَ يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ لَكُمْ
و گرهى را كه با رأى نادرست محكم كرده نگشايد .
إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى اَلْإِمَامِ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ
همانا، بر امام نيست جز آنچه از امر پروردگار به عهدۀ او واگذار شده
اَلْإِبْلاَغُ فِي اَلْمَوْعِظَةِ
كوتاهى نكردن در موعظت
وَ اَلاِجْتِهَادُ فِي اَلنَّصِيحَةِ
و كوشيدن در نصيحت
وَ اَلْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ
و زنده كردن سنّت
وَ إِقَامَةُ اَلْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا
و جارى ساختن حدود بر مستحقّان
وَ إِصْدَارُ اَلسُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا
و رساندن سهمهاى بيت المال به در خور آن
فَبَادِرُوا اَلْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ
پس به سوى كشتزار دانش بشتابيد، پيش از آنكه بوتۀ، آن خشك شود
وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ اَلْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ
و پيش از آنكه به خود پردازيد و فرصت گرفتن علم از منبع آن و اهل آن از دست رود
وَ اِنْهَوْا عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ
و از كار زشت باز ايستيد و ديگران را از آن بازداريد
فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْيِ بَعْدَ اَلتَّنَاهِي
چه، به باز ايستادن پيش از بازداشتن مأموريد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:ره آورد بعثت پيامبر
گوهر بعدی:بیان فضیلت های هاى پيامبر ص و برتری اسلام سرزنش یاران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.