۶۴ بار خوانده شده

پیمان شکنی طلحه و زبير

و من كلام له عليه‌السلام في شأن طلحة و الزبير و في البيعة له
137 و از سخنان آن حضرت است در بارۀ طلحه و زبير

طلحة و الزبير وَ اَللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً
به خدا كه، گناهى را به من نسبت دادن، نتوانستند

وَ لاَ جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نِصْفاً
و ميان من و خود انصاف را كار نبستند

وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ
آنان حقّى را مى‌خواهند كه خود رها كردند و از آن گريختند . و خونى را مى‌جويند كه خود ريختند

فَإِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ نَصِيبَهُمْ مِنْهُ
اگر با آنان در اين كار انباز بودم، آنان نيز از آن بهرى دارند

وَ إِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا اَلطَّلِبَةُ إِلاَّ قِبَلَهُمْ
و اگر خود به تنهايى بدان پرداختند، از من چه مى‌خواهند؟ كه خود بدان گرفتارند

وَ إِنَّ أَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُكْمُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ
نخستين گام كه بايد در راه عدالت بردارند، آن است كه خود را محكوم شمارند

إِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتِي مَا لَبَسْتُ وَ لاَ لُبِسَ عَلَيَّ
همانا، حقيقت بينى من، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته‌ام و نه بر من پوشيده بوده است

وَ إِنَّهَا لَلْفِئَةُ اَلْبَاغِيَةُ فِيهَا اَلْحَمَأُ وَ اَلْحُمَّةُ وَ اَلشُّبْهَةُ اَلْمُغْدِفَةُ
اينان گروهى هستند ستمكار تيره درون زيانبار چون لاى تيره و عقرب جرّار، در شبهتى چون شب تيره گرفتار

وَ إِنَّ اَلْأَمْرَ لَوَاضِحٌ وَ قَدْ زَاحَ اَلْبَاطِلُ عَنْ نِصَابِهِ
حالى كه حقيقت پديدار است و باطل از حريم آن رانده

وَ اِنْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ شَغْبِهِ
و زبانش از فرياد بريده و در كام مانده

وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَأُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً أَنَا مَاتِحُهُ
به خدا به دست خود براى آنان آبگيرى پر كنم كه از آن سيراب بيرون نروند ،

لاَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ بِرِيٍّ

وَ لاَ يَعُبُّونَ بَعْدَهُ فِي حَسْيٍ
و پس از آن از هيچ گودالى جرعه‌اى نچشند

أمر البيعة و منه فَأَقْبَلْتُمْ إِلَيَّ إِقْبَالَ اَلْعُوذِ اَلْمَطَافِيلِ عَلَى أَوْلاَدِهَا
و از اين سخنان است: همچون ماده شتر، كه به طفل خود روى آرد، به من رو آورديد

تَقُولُونَ اَلْبَيْعَةَ اَلْبَيْعَةَ
و فرياد بيعت! بيعت! برآورديد

قَبَضْتُ كَفِّي فَبَسَطْتُمُوهَا وَ نَازَعَتْكُمْ يَدِي فَجَاذَبْتُمُوهَا
دست خود را باز پس بردم آن را كشيديد، از دستتان كشيدم به خود برگردانيديد

اَللَّهُمَّ إِنَّهُمَا قَطَعَانِي وَ ظَلَمَانِي وَ نَكَثَا بَيْعَتِي وَ أَلَّبَا اَلنَّاسَ عَلَيَّ
خدايا! آن دو طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم كردند، و بيعتم را شكستند، و مردم را به جنگ من فراهم آوردند

فَاحْلُلْ مَا عَقَدَا
پس آنچه را بستند، بگشا

وَ لاَ تُحْكِمْ لَهُمَا مَا أَبْرَمَا
و آنچه را محكم كرده‌اند، پايدار مفرما

وَ أَرِهِمَا اَلْمَسَاءَةَ فِيمَا أَمَّلاَ وَ عَمِلاَ
و نافرجامى آنچه آرزو كردند، و آنچه انجام دادند به آنان بنما

وَ لَقَدِ اِسْتَثَبْتُهُمَا قَبْلَ اَلْقِتَالِ وَ اِسْتَأْنَيْتُ بِهِمَا أَمَامَ اَلْوِقَاعِ فَغَمَطَا اَلنِّعْمَةَ وَ رَدَّا اَلْعَافِيَةَ
پيش از آغاز كشتار، از آن دو خواستم، تا دست به جنگ نگشايند و به جمع مسلمانان در آيند ، و به هنگام گيرودار انتظار بردم، لكن نعمتى را كه نصيبشان شده بود نپذيرفتند و عافيت را بازگرداندند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیعت مردم با امام علیه السلام
گوهر بعدی:خبر از فتنهها و حوادث آینده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.