۶۵ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام يومئ فيها إلى ذكر الملاحم
138 و از خطبههاى آن حضرت است و در آن به حادثهها و فتنهها اشارت كند.
يَعْطِفُ اَلْهَوَى عَلَى اَلْهُدَى إِذَا عَطَفُوا اَلْهُدَى عَلَى اَلْهَوَى
خواهش نفسانى را به هدايت آسمانى بازگرداند، و آن هنگامى است كه مردم رستگارى را تابع هوى ساختهاند
وَ يَعْطِفُ اَلرَّأْيَ عَلَى اَلْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا اَلْقُرْآنَ عَلَى اَلرَّأْيِ
و رأى آنان را پيرو قرآن كند، و آن هنگامى است كه قرآن را تابع رأى خود كردهاند
و منها حَتَّى تَقُومَ اَلْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا
از اين خطبه است: تا آنكه آتش جنگ ميان شما افروخته گردد و از شرار آن همه چيز سوخته، چون شير خشمگين دندان نمايد،
مَمْلُوءَةً أَخْلاَفُهَا
و چون ماده شترى از اين سو و آن سو آيد پستانها پر از شير
حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا
و مكيدن آن شيرين، امّا پايان آن تلخ و زهرآگين
أَلاَ وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لاَ تَعْرِفُونَ
آگاه باشيد كه فردا و كه داند كه فردا چه پيش آرد
يَأْخُذُ اَلْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا
فرمانروايى، كه از اين طايفه امويان نيست، عاملان حكومت را به جرم كردار زشتشان بگيرد و عذرى از آنان نپذيرد .
وَ تُخْرِجُ لَهُ اَلْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا
زمين گنجينههاى خود را برون اندازد
وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا
و كليدهاى خويش از در آشتى تسليم او سازد .
فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ
پس روش عادلانه را به شما بنمايد
وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ
و آنچه از كتاب و سنّت مرده است زنده فرمايد
منها كَأَنِّي بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ
از اين خطبه است: گويى او را مىبينم كه از شام بانگ برداشته است، و پرچمهاى خود را پيرامون كوفه برافراشته
فَعَطَفَ عَلَيْهَا عَطْفَ اَلضَّرُوسِ
چون ماده شتر بدخو كه دوشندۀ خود را با دندان بدراند
وَ فَرَشَ اَلْأَرْضَ بِالرُّءُوسِ
رعيّت خويش را در خاك و خون بغلطاند و سرها بر زمين بگستراند
قَدْ فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ
دهانش گشاده، ستم و بيداد را بنياد نهاده
وَ ثَقُلَتْ فِي اَلْأَرْضِ وَطْأَتُهُ
به هر سو تازان
بَعِيدَ اَلْجَوْلَةِ عَظِيمَ اَلصَّوْلَةِ
حملۀ او سخت گران
وَ اَللَّهِ لَيُشَرِّدَنَّكُمْ فِي أَطْرَافِ اَلْأَرْضِ حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ قَلِيلٌ كَالْكُحْلِ فِي اَلْعَيْنِ
به خدا، كه شما را در اين سوى و آن سوى زمين پراكنده گرداند، چندان كه جز اندكى به مقدار سرمۀ چشم از شما باقى نماند
فَلاَ تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى تَئُوبَ إِلَى اَلْعَرَبِ عَوَازِبُ أَحْلاَمِهَا
پس پيوسته چنين باشيد تا آنكه عرب بر سر عقل آيد و در پى نظم كار خويش برآيد .
فَالْزَمُوا اَلسُّنَنَ اَلْقَائِمَةَ وَ اَلْآثَارَ اَلْبَيِّنَةَ وَ اَلْعَهْدَ اَلْقَرِيبَ اَلَّذِي عَلَيْهِ بَاقِي اَلنُّبُوَّةِ
پس بر سنّت پيامبر بمانيد كه بر پاست، و بر آثار او كه هويداست، و عهدى كه زمانى بر آن نگذشته، و نشانى كه از پيامبر به جا مانده
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلشَّيْطَانَ إِنَّمَا يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ
و بدانيد كه شيطان راههاى خود را براى شما هموار مىكند، تا در پى او برويد و از راه خدا به در شويد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
138 و از خطبههاى آن حضرت است و در آن به حادثهها و فتنهها اشارت كند.
يَعْطِفُ اَلْهَوَى عَلَى اَلْهُدَى إِذَا عَطَفُوا اَلْهُدَى عَلَى اَلْهَوَى
خواهش نفسانى را به هدايت آسمانى بازگرداند، و آن هنگامى است كه مردم رستگارى را تابع هوى ساختهاند
وَ يَعْطِفُ اَلرَّأْيَ عَلَى اَلْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا اَلْقُرْآنَ عَلَى اَلرَّأْيِ
و رأى آنان را پيرو قرآن كند، و آن هنگامى است كه قرآن را تابع رأى خود كردهاند
و منها حَتَّى تَقُومَ اَلْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا
از اين خطبه است: تا آنكه آتش جنگ ميان شما افروخته گردد و از شرار آن همه چيز سوخته، چون شير خشمگين دندان نمايد،
مَمْلُوءَةً أَخْلاَفُهَا
و چون ماده شترى از اين سو و آن سو آيد پستانها پر از شير
حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا
و مكيدن آن شيرين، امّا پايان آن تلخ و زهرآگين
أَلاَ وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لاَ تَعْرِفُونَ
آگاه باشيد كه فردا و كه داند كه فردا چه پيش آرد
يَأْخُذُ اَلْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا
فرمانروايى، كه از اين طايفه امويان نيست، عاملان حكومت را به جرم كردار زشتشان بگيرد و عذرى از آنان نپذيرد .
وَ تُخْرِجُ لَهُ اَلْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا
زمين گنجينههاى خود را برون اندازد
وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا
و كليدهاى خويش از در آشتى تسليم او سازد .
فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ
پس روش عادلانه را به شما بنمايد
وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ
و آنچه از كتاب و سنّت مرده است زنده فرمايد
منها كَأَنِّي بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ
از اين خطبه است: گويى او را مىبينم كه از شام بانگ برداشته است، و پرچمهاى خود را پيرامون كوفه برافراشته
فَعَطَفَ عَلَيْهَا عَطْفَ اَلضَّرُوسِ
چون ماده شتر بدخو كه دوشندۀ خود را با دندان بدراند
وَ فَرَشَ اَلْأَرْضَ بِالرُّءُوسِ
رعيّت خويش را در خاك و خون بغلطاند و سرها بر زمين بگستراند
قَدْ فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ
دهانش گشاده، ستم و بيداد را بنياد نهاده
وَ ثَقُلَتْ فِي اَلْأَرْضِ وَطْأَتُهُ
به هر سو تازان
بَعِيدَ اَلْجَوْلَةِ عَظِيمَ اَلصَّوْلَةِ
حملۀ او سخت گران
وَ اَللَّهِ لَيُشَرِّدَنَّكُمْ فِي أَطْرَافِ اَلْأَرْضِ حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ قَلِيلٌ كَالْكُحْلِ فِي اَلْعَيْنِ
به خدا، كه شما را در اين سوى و آن سوى زمين پراكنده گرداند، چندان كه جز اندكى به مقدار سرمۀ چشم از شما باقى نماند
فَلاَ تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى تَئُوبَ إِلَى اَلْعَرَبِ عَوَازِبُ أَحْلاَمِهَا
پس پيوسته چنين باشيد تا آنكه عرب بر سر عقل آيد و در پى نظم كار خويش برآيد .
فَالْزَمُوا اَلسُّنَنَ اَلْقَائِمَةَ وَ اَلْآثَارَ اَلْبَيِّنَةَ وَ اَلْعَهْدَ اَلْقَرِيبَ اَلَّذِي عَلَيْهِ بَاقِي اَلنُّبُوَّةِ
پس بر سنّت پيامبر بمانيد كه بر پاست، و بر آثار او كه هويداست، و عهدى كه زمانى بر آن نگذشته، و نشانى كه از پيامبر به جا مانده
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلشَّيْطَانَ إِنَّمَا يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ
و بدانيد كه شيطان راههاى خود را براى شما هموار مىكند، تا در پى او برويد و از راه خدا به در شويد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:پیمان شکنی طلحه و زبير
گوهر بعدی:هشدار از حوادث خونين آينده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.