۶۲ بار خوانده شده

نكوهش نافرمانى عايشه سفارش به ایمان و قرآن خبر از حوادث آینده

و من كلام له عليه‌السلام خاطب به أهل البصرة على جهة اقتصاص الملاحم
156 و از سخنان آن حضرت است خطاب به مردم بصره كه حادثه‌هاى آينده را بر سبيل داستان فرمايد

فَمَنِ اِسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ
پس كسى كه آن هنگام بتواند خود را خاص طاعت پروردگار گرداند، چنان كند كه داند .

فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ عَلَى سَبِيلِ اَلْجَنَّةِ
اگر فرمان مرا برديد، إن شاء الله، شما را به راه بهشت مى‌برم

وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ
هر چند سخت دشوار باشد، و تلخكامى آن پديدار

وَ أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ اَلنِّسَاءِ
امّا آن زن انديشۀ زنانه بر او دست يافت

وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ اَلْقَيْنِ
و در سينه‌اش كينه، چون كورۀ آهنگرى بتافت ،

وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ
و اگر از او مى‌خواستند تا آنچه به من كرد به ديگرى كند، نه ميكرد و چنين نمى‌شتافت

وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا اَلْأُولَى
به هر حال حرمتى را كه داشت برجاست

وَ اَلْحِسَابُ عَلَى اَللَّهِ تَعَالَى
و حساب او با خداست

وصف الإيمان منه سَبِيلٌ أَبْلَجُ اَلْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ اَلسِّرَاجِ
و از اين سخنان است راهى است كه گشاده و روشن است. چراغش نورانى و پرتو افكن است

فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحَاتِ
ايمان را بر كرده‌هاى نيك دليل توان ساخت ،

وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلْإِيمَانِ
و از كردار نيك ايمان را توان شناخت

وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ اَلْعِلْمُ
به ايمان علم آبادان است

وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ اَلْمَوْتُ
و آدمى به علم از مرگ ترسان است

وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ اَلدُّنْيَا
با مرگ دنيا پايان يابد

وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ اَلْآخِرَةُ
و با دنيا آخرت درست شود ،

وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ اَلْجَنَّةُ

وَ تُبَرَّزُ اَلْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ

وَ إِنَّ اَلْخَلْقَ لاَ مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ اَلْقِيَامَةِ
و آفريدگان را جز قيامت قرارگاهى نبود

مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى اَلْغَايَةِ اَلْقُصْوَى
در اين ميدان مسابقت شتابان مى‌روند، تا به نقطۀ پايان رسند

حال أهل القبور في القيامة

منه قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ اَلْأَجْدَاثِ
و از اين سخنان است از آرامگاههاى گور بيرون شدند،

وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ اَلْغَايَاتِ
و به سوى منزلگاههاى آخرين روان شدند

لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لاَ يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لاَ يُنْقَلُونَ عَنْهَا
هر خانه‌اى را مردمى است، نه ديگرى را در آن پذيرند، و نه ساكنان آن خانه از آنجا رخت برگيرند

وَ إِنَّ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ
و همانا امر به معروف و نهى از منكر، از صفتهاى پروردگارند ،

وَ إِنَّهُمَا لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ
نه اجل را نزديك كنند

وَ لاَ يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ
و نه در روزى كاهشى آرند ،

وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اَللَّهِ
و بر شما باد به كتاب خدا

فَإِنَّهُ اَلْحَبْلُ اَلْمَتِينُ وَ اَلنُّورُ اَلْمُبِينُ
كه ريسمان استوار است، و نور آشكار است

وَ اَلشِّفَاءُ اَلنَّافِعُ
و درمانى است سود دهنده

وَ اَلرِّيُّ اَلنَّاقِعُ
و تشنگى را فرو نشاننده

وَ اَلْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ
چنگ در زننده را نگهدارنده

وَ اَلنَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ
و در آويزنده را نجات بخشنده

لاَ يَعْوَجُّ فَيُقَامَ
نه كج شود، تا راستش گردانند

وَ لاَ يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ
و نه به باطل گرايد تا آن را برگردانند

وَ لاَ تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ اَلرَّدِّ
كهنه نگردد به روزگار، نه از خواندن

وَ وُلُوجُ اَلسَّمْعِ
و نه از شنيدن بسيار

مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ
راست گفت آن كه سخن گفت از روى قرآن، و آن كه بدان رفتار كرد پيش افتاد از ديگران .

و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين أخبرنا عن الفتنة
مردى برخاست و گفت ما را از فتنه خبر ده

و هل سألت رسول اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله عنها فقال عليه‌السلام
آيا آن را از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) پرسيدى‌؟ امام گفت:

إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ اَلنّٰاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّٰا وَ هُمْ لاٰ يُفْتَنُونَ
چون خدا اين آيت را فرستاد: « الم أَ حَسِبَ‌ اَلنّٰاسُ‌ أَنْ‌ يُتْرَكُوا أَنْ‌ يَقُولُوا آمَنّٰا وَ هُمْ‌ لاٰ يُفْتَنُونَ‌» »

عَلِمْتُ أَنَّ اَلْفِتْنَةَ لاَ تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله بَيْنَ أَظْهُرِنَا
دانستم تا رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) در ميان ماست، فتنه نتواند برخاست

فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا هَذِهِ اَلْفِتْنَةُ اَلَّتِي أَخْبَرَكَ اَللَّهُ تَعَالَى بِهَا
پرسيدم! اى رسول خدا، اين فتنه‌اى كه خدا تو را از آن خبر داده چيست

فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي
فرمود: «اى على! امّت من پس از من به زودى دچار فتنه گردند

فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اَللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اُسْتُشْهِدَ مَنِ اُسْتُشْهِدَ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي اَلشَّهَادَةُ
گفتم: اى رسول خدا! روز احد كه از مسلمانان گروهى به شهادت رسيد، و شهادت نصيب من نگرديد

فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ
بر من دشوار نمود، گفتى: اى على مژده باد تو را كه شهادت به دنبالت خواهد بود

فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً
گفت: «سخن بدين منوال است، شكيبايى تو آن هنگام بر چه حال است‌؟»

فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ اَلصَّبْرِ
گفتم: اى رسول خدا نه جاى شكيبايى كردن است

وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ اَلْبُشْرَى وَ اَلشُّكْرِ
كه جاى مژده شنيدن و شكر گزاردن است

وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اَلْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ
و گفت: «اى على! پس از من، مردم به مالهاى خود فريفته شوند

وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ
و به دين خويش بر خدا منّت نهند

وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ
رحمت پروردگار آرزو كنند

وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ
و از سطوت او ايمن زيند

وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ اَلْكَاذِبَةِ وَ اَلْأَهْوَاءِ اَلسَّاهِيَةِ
حرام خدا را حلال شمارند، با شبهت‌هاى دروغ و هوسهايى كه به غفلت در سر دارند

فَيَسْتَحِلُّونَ اَلْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ
مى را نبيذ گويند و حلال پندارند

وَ اَلسُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ
حرام را هديّت خوانند

وَ اَلرِّبَا بِالْبَيْعِ
و ربا را معاملت دانند» .

قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَبِأَيِّ اَلْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ
گفتم: اى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله)، آن زمان آن مردم را در چه پايه نشانم

أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
از دين برگشتگان، يا فريفتگان

فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ
فرمود: «فريفتگان».
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شگفتیهای آفرینش خفاش
گوهر بعدی:سفارش به پرهیزکاری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.