۶۲ بار خوانده شده

فضلیت پیامبرص و قرآن دوران حکومت بنیامیه

و من خطبة له عليه‌السلام ينبه فيها على فضل الرسول الأعظم و فضل القرآن ثم حال دولة بني أمية النبي و القرآن
158 و از خطبه‌هاى آن حضرت است

أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ اَلرُّسُلِ
او را هنگامى فرستاد كه پيامبران نبودند

وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ اَلْأُمَمِ
و امّتها در خواب غفلت مى‌غنودند

وَ اِنْتِقَاضٍ مِنَ اَلْمُبْرَمِ
رشته‌ها گسسته بود، و بناى استوار دين شكسته

فَجَاءَهُمْ بِتَصْدِيقِ اَلَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ
پس نزد آنان آمد، كتابهاى پيامبران پيشين را تصديق كنان

وَ اَلنُّورِ اَلْمُقْتَدَى بِهِ
و با چراغى كه ره جويند بدان

ذَلِكَ اَلْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ
آن كتاب خدا است قرآن، از آن بخواهيد تا سخن گويد. و هرگز سخن نگويد

وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ
امّا من شما را از آن خبر مى‌دهم

أَلاَ إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي
بدانيد كه در قرآن علم آينده است

وَ اَلْحَدِيثَ عَنِ اَلْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ
و حديث گذشته. درد شما را درمان است

وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُمْ
و راه سامان دادن كارتان در آن است

دولة بني أمية و منها فَعِنْدَ ذَلِكَ لاَ يَبْقَى بَيْتُ مَدَرٍ وَ لاَ وَبَرٍ إِلاَّ وَ أَدْخَلَهُ اَلظَّلَمَةُ تَرْحَةً
از اين خطبه است: پس در اين هنگام خانه‌اى در دهستان، و خيمه‌اى در بيابان نيست، جز آنكه گروه ستمكار غمى در آن نشاند

وَ أَوْلَجُوا فِيهِ نِقْمَةً
و كينه‌اى بدان كشاند

فَيَوْمَئِذٍ لاَ يَبْقَى لَهُمْ فِي اَلسَّمَاءِ عَاذِرٌ
و در آن روز عذرخواهى در آسمان و ياورى در زمين براى شما نماند

وَ لاَ فِي اَلْأَرْضِ نَاصِرٌ

أَصْفَيْتُمْ بِالْأَمْرِ غَيْرَ أَهْلِهِ
آن را كه در خور اين كار نبود، گزيديد

وَ أَوْرَدْتُمُوهُ غَيْرَ مَوْرِدِهِ
و به آبشخورى كه از آن او نيست، كشيديد

وَ سَيَنْتَقِمُ اَللَّهُ مِمَّنْ ظَلَمَ
و به زودى خدا از ستمكار انتقام ستاند

مَأْكَلاً بِمَأْكَلٍ وَ مَشْرَباً بِمَشْرَبٍ
و آن را كه در خورد اوست بدو خوراند و چشاند

مِنْ مَطَاعِمِ اَلْعَلْقَمِ
از خوردنيى تلخ، چون زهر گيا

وَ مَشَارِبِ اَلصَّبِرِ وَ اَلْمَقِرِ
و نوشيدنيى چون صبر، تلخ و جانگزا

وَ لِبَاسِ شِعَارِ اَلْخَوْفِ وَ دِثَارِ اَلسَّيْفِ
از درون سو ترسان، و از برون سو نشان تيغ برّان

وَ إِنَّمَا هُمْ مَطَايَا اَلْخَطِيئَاتِ وَ زَوَامِلُ اَلْآثَامِ
و همانا آنان بارگيهااند كه نافرمانيها را مى‌برند و ستورانند كه زير بار گناهان درند

فَأُقْسِمُ ثُمَّ أُقْسِمُ لَتَنْخَمَنَّهَا أُمَيَّةُ مِنْ بَعْدِي كَمَا تُلْفَظُ اَلنُّخَامَةُ
سوگند مى‌خورم، و سوگند مى‌خورم كه فرزندان اميّه پس از من اين خلافت را رها سازند، چنانكه خلط‍‌ سينه را بيرون اندازند

ثُمَّ لاَ تَذُوقُهَا وَ لاَ تَطْعَمُ بِطَعْمِهَا أَبَداً مَا كَرَّ اَلْجَدِيدَانِ
و از آن پس، چند كه شب و روز از پى هم آيد مزۀ آن را نچشند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سفارش به پرهیزکاری
گوهر بعدی:خوشرفتاری حاکم با مردم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.