هوش مصنوعی:
امام علی (ع) پس از بیعت مردم برای خلافت، در پاسخ به برخی صحابه که خواستار مجازات کسانی بودند که بر ضد عثمان شورش کردهبودند، توضیح میدهد که در شرایط فعلی قدرت کافی برای مقابله با آنان را ندارد، زیرا شورشیان نیرومند هستند و حتی بردگان و اعراب به آنان پیوستهاند. او از اصحاب میخواهد صبر پیشه کنند تا اوضاع آرام شود و حقوق به آسانی گرفته شود. همچنین هشدار میدهد که اقدام عجولانه ممکن است به ضعف و ذلت بینجامد و در نهایت میگوید اگر چارهای نباشد، آخرین درمان، سوزاندن (اقدام قاطع) است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم سیاسی، تاریخی و مدیریتی است که درک آن به بلوغ فکری و آگاهی از زمینههای تاریخی نیاز دارد. همچنین تحلیل شرایط بحرانی و تصمیمگیری در چنین موقعیتهایی برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد.
واقع بينى در موضوع معرفی قاتلان عثمان
و من كلام له عليهالسلام بعد ما بويع له بالخلافة و قد قال له قوم من الصحابة لو عاقبت قوما ممن أجلب على عثمان فقال عليهالسلام
168 و از سخنان آن حضرت است پس از آنكه با او به خلافت بيعت كردند، مردمى از صحابه بدو گفتند، چه شود آنان را كه بر عثمان شوريدند كيفر دهى؟ امام فرمود:
يَا إِخْوَتَاهْ إِنِّي لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ وَ لَكِنْ كَيْفَ لِي بِقُوَّةٍ وَ اَلْقَوْمُ اَلْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْكَتِهِمْ يَمْلِكُونَنَا وَ لاَ نَمْلِكُهُمْ
برادران، چنين نيست كه آنچه را مىدانيد ندانم، ليكن چگونه نيرويى فراهم آوردن توانم؟ اين مردم با ساز و برگ و نيرو به راه افتادهاند، بر آنان قدرتى نداريم و آنان بر ما مسلط گرديدهاند
وَ هَا هُمْ هَؤُلاَءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عِبْدَانُكُمْ وَ اِلْتَفَّتْ إِلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ
اينهايند كه بردگان شما به هواخواهى آنان به پا خاستهاند، و باديهنشينان شما بدانان پيوستهاند
وَ هُمْ خِلاَلَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاءُوا
آنان ميان شما به سر مىبرند، هرچه مىخواهند بر سر شما مىآورند
وَ هَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَةٍ عَلَى شَيْءٍ تُرِيدُونَهُ
آيا بر آنچه مىخواهيد تواناييد
إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ أَمْرُ جَاهِلِيَّةٍ وَ إِنَّ لِهَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ مَادَّةً
كارى كه پيش آمده است از جاهليت يادگار است، و اين مردم را كه به شورش برخاستهاند ياور و مددكار است
إِنَّ اَلنَّاسَ مِنْ هَذَا اَلْأَمْرِ إِذَا حُرِّكَ عَلَى أُمُورٍ فِرْقَةٌ تَرَى مَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ تَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ لاَ تَرَى هَذَا وَ لاَ ذَاكَ
هواى مردم در اين داستان اگر در ميان آيد گونهگون راه پيمايد. گروهى سخن شما را مىگويند، و گروهى راهى بر خلاف شما مىپويند. و گروهى نه با اين سوى و نه با آن سوىاند
فَاصْبِرُوا حَتَّى يَهْدَأَ اَلنَّاسُ وَ تَقَعَ اَلْقُلُوبُ مَوَاقِعَهَا وَ تُؤْخَذَ اَلْحُقُوقُ مُسْمَحَةً
پس شكيبا باشيد تا مردم آرام گيرند، و دلهاى رفته به جاى آيد، و حقّهاى از دست شده با مدارا گرفته شود
فَاهْدَءُوا عَنِّي وَ اُنْظُرُوا مَا ذَا يَأْتِيكُمْ بِهِ أَمْرِي وَ لاَ تَفْعَلُوا فَعْلَةً تُضَعْضِعُ قُوَّةً وَ تُسْقِطُ مُنَّةً وَ تُورِثُ وَهْناً وَ ذِلَّةً
اكنون مرا آسوده گذاريد، و فرمان مرا كه به شما مىرسد چشم داريد، و كارى مكنيد كه قوّتى را متزلزل سازد، و يا نيرويى را از كار اندازد، يا ضعفى به كار آرد يا خوارى به بار آرد
وَ سَأُمْسِكُ اَلْأَمْرَ مَا اِسْتَمْسَكَ وَ إِذَا لَمْ أَجِدْ بُدّاً فَآخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ
و من چندان كه توانم دست از كارزار باز مىدارم، و اگر خود را ناچار ديدم روى به جنگ آرم، كه: هر كجا داغ بايدت فرمود چون تو مرهم نهى ندارد سود
168 و از سخنان آن حضرت است پس از آنكه با او به خلافت بيعت كردند، مردمى از صحابه بدو گفتند، چه شود آنان را كه بر عثمان شوريدند كيفر دهى؟ امام فرمود:
يَا إِخْوَتَاهْ إِنِّي لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ وَ لَكِنْ كَيْفَ لِي بِقُوَّةٍ وَ اَلْقَوْمُ اَلْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْكَتِهِمْ يَمْلِكُونَنَا وَ لاَ نَمْلِكُهُمْ
برادران، چنين نيست كه آنچه را مىدانيد ندانم، ليكن چگونه نيرويى فراهم آوردن توانم؟ اين مردم با ساز و برگ و نيرو به راه افتادهاند، بر آنان قدرتى نداريم و آنان بر ما مسلط گرديدهاند
وَ هَا هُمْ هَؤُلاَءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عِبْدَانُكُمْ وَ اِلْتَفَّتْ إِلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ
اينهايند كه بردگان شما به هواخواهى آنان به پا خاستهاند، و باديهنشينان شما بدانان پيوستهاند
وَ هُمْ خِلاَلَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاءُوا
آنان ميان شما به سر مىبرند، هرچه مىخواهند بر سر شما مىآورند
وَ هَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَةٍ عَلَى شَيْءٍ تُرِيدُونَهُ
آيا بر آنچه مىخواهيد تواناييد
إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ أَمْرُ جَاهِلِيَّةٍ وَ إِنَّ لِهَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ مَادَّةً
كارى كه پيش آمده است از جاهليت يادگار است، و اين مردم را كه به شورش برخاستهاند ياور و مددكار است
إِنَّ اَلنَّاسَ مِنْ هَذَا اَلْأَمْرِ إِذَا حُرِّكَ عَلَى أُمُورٍ فِرْقَةٌ تَرَى مَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ تَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ لاَ تَرَى هَذَا وَ لاَ ذَاكَ
هواى مردم در اين داستان اگر در ميان آيد گونهگون راه پيمايد. گروهى سخن شما را مىگويند، و گروهى راهى بر خلاف شما مىپويند. و گروهى نه با اين سوى و نه با آن سوىاند
فَاصْبِرُوا حَتَّى يَهْدَأَ اَلنَّاسُ وَ تَقَعَ اَلْقُلُوبُ مَوَاقِعَهَا وَ تُؤْخَذَ اَلْحُقُوقُ مُسْمَحَةً
پس شكيبا باشيد تا مردم آرام گيرند، و دلهاى رفته به جاى آيد، و حقّهاى از دست شده با مدارا گرفته شود
فَاهْدَءُوا عَنِّي وَ اُنْظُرُوا مَا ذَا يَأْتِيكُمْ بِهِ أَمْرِي وَ لاَ تَفْعَلُوا فَعْلَةً تُضَعْضِعُ قُوَّةً وَ تُسْقِطُ مُنَّةً وَ تُورِثُ وَهْناً وَ ذِلَّةً
اكنون مرا آسوده گذاريد، و فرمان مرا كه به شما مىرسد چشم داريد، و كارى مكنيد كه قوّتى را متزلزل سازد، و يا نيرويى را از كار اندازد، يا ضعفى به كار آرد يا خوارى به بار آرد
وَ سَأُمْسِكُ اَلْأَمْرَ مَا اِسْتَمْسَكَ وَ إِذَا لَمْ أَجِدْ بُدّاً فَآخِرُ اَلدَّوَاءِ اَلْكَيُّ
و من چندان كه توانم دست از كارزار باز مىدارم، و اگر خود را ناچار ديدم روى به جنگ آرم، كه: هر كجا داغ بايدت فرمود چون تو مرهم نهى ندارد سود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سخنرانى در آغاز خلافت
گوهر بعدی:خطاب به یاران به هنگام عزیمت به نبرد جمل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.