هوش مصنوعی:
امام علی (ع) در این متن به تحلیل رفتار طلحة بن عبیدالله پرداخته و اشاره میکند که طلحة بن عبیدالله نه از روی عدالتخواهی، بلکه از ترس آنکه خودش به خونخواهی عثمان کشته شود، به جنگ علی (ع) شتافت. امام سه احتمال در مورد موضع طلحة بن عبیدالله نسبت به عثمان مطرح میکند: اگر عثمان ظالم بود، باید با قاتلانش همراه میشد؛ اگر مظلوم بود، باید از کشندگانش دوری میکرد؛ و اگر در شک بود، باید کناره میگرفت. اما طلحة بن عبیدالله هیچیک از این سه راه را نپیمود و رفتاری نامشخص و نامعقول داشت.
رده سنی:
16+
متن حاوی تحلیل سیاسی و تاریخی است که نیازمند درک نسبتاً بالایی از رویدادهای صدر اسلام و مواضع مختلف شخصیتهای آن دوران میباشد. همچنین، بحثهای مربوط به خونخواهی و جنگ ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامناسب باشد.
افشای ادعاهاى دروغين طلحه
و من كلام له عليهالسلام في معنى طلحة بن عبيد الله
174 و از سخنان آن حضرت است در بارۀ طلحه پسر عبيد اللّه
و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله
قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لاَ أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ اَلنَّصْرِ
تا بودهام مرا از جنگ نترساندهاند، و از ضربت تيغ نهراساندهاند. من به دل وعدۀ پيروزى را كه پروردگارم به من داده است باور دارم. و بر اين باور پايدارم .
وَ اَللَّهِ مَا اِسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلاَّ خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ
به خدا طلحه بدين كار نپرداخت، و خونخواهى عثمان را بهانه نساخت جز از بيم آنكه خون عثمان را از او خواهند، كه در اين باره متّهم مىنمود ،
وَ لَمْ يَكُنْ فِي اَلْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ
و در ميان مردم آزمندتر از او به كشتن عثمان كس نبود
فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ اَلْأَمْرُ وَ يَقَعَ اَلشَّكُّ
پس خواست تا در آنچه خود در آن دست داشت مردمان را به خطا در اندازد، و كار را به هم آميزد، و شك پديد آرد و حقيقت را مشتبه سازد
وَ وَ اَللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ
به خدا، آنچه در بارۀ عثمان ننمود، يكى از سه كار بود
لَئِنْ كَانَ اِبْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ
اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه مىپنداشت سزاوار مىنمود كه به يارى كشندگان او برخيزد و يا آنكه ياوران او را براند و با آنان بستيزد
وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ اَلْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ اَلْمُعَذِّرِينَ فِيهِ
و اگر مظلوم بود سزاوار بود شورشيان را از او باز دارد و در آنچه متهمش ساخته بودند، از جانب او عذرى آرد
وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ اَلْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ اَلنَّاسَ مَعَهُ
و اگر دو دل بود كه اين است يا آن، بايست از او كناره مىگزيد و در گوشهاى مىآرميد، و او را وامىگذاشت با مردمان
فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ اَلثَّلاَثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ
او هيچ يك از اين سه كار را نكرد، و كار تازهاى پيش آورد كه ميان امت شناخته نبود، و چيزهايى را بهانه كرد كه درست نمىنمود.
174 و از سخنان آن حضرت است در بارۀ طلحه پسر عبيد اللّه
و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله
قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لاَ أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ اَلنَّصْرِ
تا بودهام مرا از جنگ نترساندهاند، و از ضربت تيغ نهراساندهاند. من به دل وعدۀ پيروزى را كه پروردگارم به من داده است باور دارم. و بر اين باور پايدارم .
وَ اَللَّهِ مَا اِسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلاَّ خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ
به خدا طلحه بدين كار نپرداخت، و خونخواهى عثمان را بهانه نساخت جز از بيم آنكه خون عثمان را از او خواهند، كه در اين باره متّهم مىنمود ،
وَ لَمْ يَكُنْ فِي اَلْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ
و در ميان مردم آزمندتر از او به كشتن عثمان كس نبود
فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ اَلْأَمْرُ وَ يَقَعَ اَلشَّكُّ
پس خواست تا در آنچه خود در آن دست داشت مردمان را به خطا در اندازد، و كار را به هم آميزد، و شك پديد آرد و حقيقت را مشتبه سازد
وَ وَ اَللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ
به خدا، آنچه در بارۀ عثمان ننمود، يكى از سه كار بود
لَئِنْ كَانَ اِبْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ
اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه مىپنداشت سزاوار مىنمود كه به يارى كشندگان او برخيزد و يا آنكه ياوران او را براند و با آنان بستيزد
وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ اَلْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ اَلْمُعَذِّرِينَ فِيهِ
و اگر مظلوم بود سزاوار بود شورشيان را از او باز دارد و در آنچه متهمش ساخته بودند، از جانب او عذرى آرد
وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ اَلْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ اَلنَّاسَ مَعَهُ
و اگر دو دل بود كه اين است يا آن، بايست از او كناره مىگزيد و در گوشهاى مىآرميد، و او را وامىگذاشت با مردمان
فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ اَلثَّلاَثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ
او هيچ يك از اين سه كار را نكرد، و كار تازهاى پيش آورد كه ميان امت شناخته نبود، و چيزهايى را بهانه كرد كه درست نمىنمود.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بیان ویژگی های خلیفه مسلمین و نهی از دنیا گرایی
گوهر بعدی:علوم بى پايان امام عليه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.