۵۸ بار خوانده شده
و من كلام له عليهالسلام كان يوصي به أصحابه
199 و از سخنان آن حضرت است كه ياران خود را بدان وصيت مىفرمود
تَعَاهَدُوا أَمْرَ اَلصَّلاَةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اِسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا كٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ كِتٰاباً مَوْقُوتاً أَ لاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ اَلنَّارِ حِينَ سُئِلُوا مٰا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قٰالُوا لَمْ نَكُ مِنَ اَلْمُصَلِّينَ
كار گزاردن نماز را بر عهده بگيريد و نگاهداشت آن را بپذيريد، و آن را بسيار به جاى آريد و با نماز خود را به خدا نزديك داريد. كه نماز نوشته است بر مؤمنان و بايد گزارده شود به وقت آن. آيا گوش فرا نمىدهيد به پاسخ دوزخيان كه چون از آنان پرسيدند «چه چيز شما را در آورد در آتش سوزان؟» گفتند: نبوديم از نمازگزاران
وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ اَلذُّنُوبَ حَتَّ اَلْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ اَلرِّبَقِ
و نماز گناهان را مىزدايد چنانكه برگ را از درخت بزدايند، و گناهان را از گناهكار مىگشايد چنانكه بند از كسى بگشايند
وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ اَلرَّجُلِ فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ اَلدَّرَنِ
و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) نماز را به چشمۀ آب گرم كه بر در سراى مردى بود همانند فرمود، كه او روزان و شبان پنج بار خود را بدان بشويد ديگر چركى بر تن وى نخواهد بود
وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ لاَ تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لاَ قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لاَ مَالٍ يَقُولُ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجٰالٌ لاٰ تُلْهِيهِمْ تِجٰارَةٌ وَ لاٰ بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اَللّٰهِ وَ إِقٰامِ اَلصَّلاٰةِ وَ إِيتٰاءِ اَلزَّكٰاةِ
همانا كسانى از مؤمنان حق آن را شناختند كه زيور دنيا از نمازشان به فكر ديگر كار نيفكند و نه آنچه موجب روشنى چشم بود از مال و فرزند. خداى سبحان فرمايد: «مردانى كه باز نمىدارد آنان را بازرگانى و نه خريد و فروخت از ياد خدا و بر پاداشتن نماز و پرداخت زكات،»
وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله نَصِباً بِالصَّلاَةِ بَعْدَ اَلتَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاٰةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَيْهٰا فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ
و رسول خدا خود را با گزاردن نماز رنجه مىفرمود، با آنكه مژدۀ بهشت شنيده بود. چون خداى سبحان بدو گفت: «و كسان خود را بفرما تا نماز كنند و خود بر آن شكيبا باش»، پس كسان خود را امر به نماز مىكرد و خود بر گزاردن نماز طاقت مىآورد
الزكاة ثُمَّ إِنَّ اَلزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ اَلصَّلاَةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ اَلْإِسْلاَمِ فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ اَلنَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ اَلنَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً
ديگر اين كه زكات و نماز براى مسلمانان موجب نزديكى است به خداى سبحان . هر كه زكات را از روى رضايت دهد كفارۀ اوشود، و از آتش بازدارنده و پناه و نگهدارنده
فَلاَ يُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ وَ لاَ يُكْثِرَنَّ عَلَيْهَا لَهَفَهُ فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَيْرَ طَيِّبِ اَلنَّفْسِ بِهَا يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ مَغْبُونُ اَلْأَجْرِ ضَالُّ اَلْعَمَلِ طَوِيلُ اَلنَّدَمِ
پس مبادا دلش در پى آنچه داده رود و بر دادن آن دريغ بسيار خورد، چه آن كسى كه زكات را از روى رغبت ندهد و اميدى بهتر از آنچه را داده داشته باشد، به سنّت نادان است و اجر وى دستخوش زيان، كردارش تباه و هميشه پشيمان
الأمانة ثُمَّ أَدَاءَ اَلْأَمَانَةِ فَقَدْ خَابَ مَنْ لَيْسَ مِنْ أَهْلِهَا إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَى اَلسَّمَاوَاتِ اَلْمَبْنِيَّةِ وَ اَلْأَرَضِينَ اَلْمَدْحُوَّةِ وَ اَلْجِبَالِ ذَاتِ اَلطُّولِ اَلْمَنْصُوبَةِ فَلاَ أَطْوَلَ وَ لاَ أَعْرَضَ وَ لاَ أَعْلَى وَ لاَ أَعْظَمَ مِنْهَا
ديگر گزاردن امانت است، و آن كه امانت را ناگزار است زيانبار است. امانت را به آسمانهاى افراشته و زمينهاى گسترده، و كوههاى بلند بر پا داشته نمودند، و اين هر سه از هر چيز بزرگتر بودند و چيزى بلندتر و گستردهتر و بزرگتر از آنها نيست
وَ لَوِ اِمْتَنَعَ شَيْءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لاَمْتَنَعْنَ وَ لَكِنْ أَشْفَقْنَ مِنَ اَلْعُقُوبَةِ وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ وَ هُوَ اَلْإِنْسَانُ إِنَّهُ كٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً
اگر چيزى به خاطر بلندى يا پهنا يا نيرو و يا ارجمندى، امانت را نمىپذيرفت، آن سه بودند و بلندتر از آنها چيست؟ ليكن از عقوبت ترسيدند و بر خود لرزيدند و چيزى را دانستند كه ناتوانتر از آنها ندانست و آن انسان است «و انسان تبهكار نادان است.»
علم اللّه تعالى إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ مَا اَلْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِي لَيْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُهُ
همانا بر خداى تعالى و سبحان پوشيده نيست چيزى كه ورزند بندگان، در روزهاشان و يا شامگاهان. بر خرد و ريزكارشان بيناست و بر آن محيط و داناست. عضوهاى شما او را گواهانند و اندامهاتان براى او سپاهيان، و درونهاتان او را جاسوسان و نهانهاتان بر او عيان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
199 و از سخنان آن حضرت است كه ياران خود را بدان وصيت مىفرمود
تَعَاهَدُوا أَمْرَ اَلصَّلاَةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اِسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا كٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ كِتٰاباً مَوْقُوتاً أَ لاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ اَلنَّارِ حِينَ سُئِلُوا مٰا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قٰالُوا لَمْ نَكُ مِنَ اَلْمُصَلِّينَ
كار گزاردن نماز را بر عهده بگيريد و نگاهداشت آن را بپذيريد، و آن را بسيار به جاى آريد و با نماز خود را به خدا نزديك داريد. كه نماز نوشته است بر مؤمنان و بايد گزارده شود به وقت آن. آيا گوش فرا نمىدهيد به پاسخ دوزخيان كه چون از آنان پرسيدند «چه چيز شما را در آورد در آتش سوزان؟» گفتند: نبوديم از نمازگزاران
وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ اَلذُّنُوبَ حَتَّ اَلْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ اَلرِّبَقِ
و نماز گناهان را مىزدايد چنانكه برگ را از درخت بزدايند، و گناهان را از گناهكار مىگشايد چنانكه بند از كسى بگشايند
وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ اَلرَّجُلِ فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ اَلدَّرَنِ
و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) نماز را به چشمۀ آب گرم كه بر در سراى مردى بود همانند فرمود، كه او روزان و شبان پنج بار خود را بدان بشويد ديگر چركى بر تن وى نخواهد بود
وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ لاَ تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لاَ قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لاَ مَالٍ يَقُولُ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجٰالٌ لاٰ تُلْهِيهِمْ تِجٰارَةٌ وَ لاٰ بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اَللّٰهِ وَ إِقٰامِ اَلصَّلاٰةِ وَ إِيتٰاءِ اَلزَّكٰاةِ
همانا كسانى از مؤمنان حق آن را شناختند كه زيور دنيا از نمازشان به فكر ديگر كار نيفكند و نه آنچه موجب روشنى چشم بود از مال و فرزند. خداى سبحان فرمايد: «مردانى كه باز نمىدارد آنان را بازرگانى و نه خريد و فروخت از ياد خدا و بر پاداشتن نماز و پرداخت زكات،»
وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله نَصِباً بِالصَّلاَةِ بَعْدَ اَلتَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاٰةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَيْهٰا فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ
و رسول خدا خود را با گزاردن نماز رنجه مىفرمود، با آنكه مژدۀ بهشت شنيده بود. چون خداى سبحان بدو گفت: «و كسان خود را بفرما تا نماز كنند و خود بر آن شكيبا باش»، پس كسان خود را امر به نماز مىكرد و خود بر گزاردن نماز طاقت مىآورد
الزكاة ثُمَّ إِنَّ اَلزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ اَلصَّلاَةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ اَلْإِسْلاَمِ فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ اَلنَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ اَلنَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً
ديگر اين كه زكات و نماز براى مسلمانان موجب نزديكى است به خداى سبحان . هر كه زكات را از روى رضايت دهد كفارۀ اوشود، و از آتش بازدارنده و پناه و نگهدارنده
فَلاَ يُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ وَ لاَ يُكْثِرَنَّ عَلَيْهَا لَهَفَهُ فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَيْرَ طَيِّبِ اَلنَّفْسِ بِهَا يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ مَغْبُونُ اَلْأَجْرِ ضَالُّ اَلْعَمَلِ طَوِيلُ اَلنَّدَمِ
پس مبادا دلش در پى آنچه داده رود و بر دادن آن دريغ بسيار خورد، چه آن كسى كه زكات را از روى رغبت ندهد و اميدى بهتر از آنچه را داده داشته باشد، به سنّت نادان است و اجر وى دستخوش زيان، كردارش تباه و هميشه پشيمان
الأمانة ثُمَّ أَدَاءَ اَلْأَمَانَةِ فَقَدْ خَابَ مَنْ لَيْسَ مِنْ أَهْلِهَا إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَى اَلسَّمَاوَاتِ اَلْمَبْنِيَّةِ وَ اَلْأَرَضِينَ اَلْمَدْحُوَّةِ وَ اَلْجِبَالِ ذَاتِ اَلطُّولِ اَلْمَنْصُوبَةِ فَلاَ أَطْوَلَ وَ لاَ أَعْرَضَ وَ لاَ أَعْلَى وَ لاَ أَعْظَمَ مِنْهَا
ديگر گزاردن امانت است، و آن كه امانت را ناگزار است زيانبار است. امانت را به آسمانهاى افراشته و زمينهاى گسترده، و كوههاى بلند بر پا داشته نمودند، و اين هر سه از هر چيز بزرگتر بودند و چيزى بلندتر و گستردهتر و بزرگتر از آنها نيست
وَ لَوِ اِمْتَنَعَ شَيْءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لاَمْتَنَعْنَ وَ لَكِنْ أَشْفَقْنَ مِنَ اَلْعُقُوبَةِ وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ وَ هُوَ اَلْإِنْسَانُ إِنَّهُ كٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً
اگر چيزى به خاطر بلندى يا پهنا يا نيرو و يا ارجمندى، امانت را نمىپذيرفت، آن سه بودند و بلندتر از آنها چيست؟ ليكن از عقوبت ترسيدند و بر خود لرزيدند و چيزى را دانستند كه ناتوانتر از آنها ندانست و آن انسان است «و انسان تبهكار نادان است.»
علم اللّه تعالى إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ مَا اَلْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِي لَيْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُهُ
همانا بر خداى تعالى و سبحان پوشيده نيست چيزى كه ورزند بندگان، در روزهاشان و يا شامگاهان. بر خرد و ريزكارشان بيناست و بر آن محيط و داناست. عضوهاى شما او را گواهانند و اندامهاتان براى او سپاهيان، و درونهاتان او را جاسوسان و نهانهاتان بر او عيان
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سفارش به پرهیزکاری و بیان ارزش هاى اسلام قرآن و پیامبرص
گوهر بعدی:سياست دروغين معاويه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.