۵۹ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام في عجيب صنعة الكون وَ كَانَ مِنِ اِقْتِدَارِ جَبَرُوتِهِ وَ بَدِيعِ لَطَائِفِ صَنْعَتِهِ أَنْ جَعَلَ مِنْ مَاءِ اَلْبَحْرِ اَلزَّاخِرِ اَلْمُتَرَاكِمِ اَلْمُتَقَاصِفِ يَبَساً جَامِداً
211 و از خطبههاى آن حضرت است و از نشانههاى توانايى و عظمت، و شگفتى دقيقههاى صنعت او اين است كه از آب دريايى موج زننده، و هر موجى موجى را شكننده، خشكى پديد آورد
ثُمَّ فَطَرَ مِنْهُ أَطْبَاقاً فَفَتَقَهَا سَبْعَ سَمَاوَاتٍ بَعْدَ اِرْتِتَاقِهَا فَاسْتَمْسَكَتْ بِأَمْرِهِ وَ قَامَتْ عَلَى حَدِّهِ
و آن را طبقهها كرد. پس طبقهها را از هم گشود، و آن را هفت آسمان فرمود، از آن پس كه به يكديگر بسته بود، و به فرمان او آسمانها چنگ در يكديگر نهادند و آنجا كه بر پايشان كرده بود ايستادند
وَ أَرْسَى أَرْضاً يَحْمِلُهَا اَلْأَخْضَرُ اَلْمُثْعَنْجِرُ وَ اَلْقَمْقَامُ اَلْمُسَخَّرُ قَدْ ذَلَّ لِأَمْرِهِ وَ أَذْعَنَ لِهَيْبَتِهِ وَ وَقَفَ اَلْجَارِي مِنْهُ لِخَشْيَتِهِ
و زمينى را ايستانيد استوار بر جاى و پايدار، كه بر مىدارد آن را آبى سبز رنگ روان، و دريايى به فرمان. براى فرمان پروردگار خوار و بزرگى او پذيرفتار، و آب روان بايستاد و از بيم او سر به فرمان نهاد
وَ جَبَلَ جَلاَمِيدَهَا وَ نُشُوزَ مُتُونِهَا وَ أَطْوَادِهَا فَأَرْسَاهَا فِي مَرَاسِيهَا وَ أَلْزَمَهَا قَرَارَاتِهَا فَمَضَتْ رُءُوسُهَا فِي اَلْهَوَاءِ وَ رَسَتْ أُصُولُهَا فِي اَلْمَاءِ
و خرسنگهاى زمين را آفريد و بلنديها و پشتههاى آن، و كوههاى بزرگ و گران. پس در جايهايى كه بايستشان بايستانيد، و در قرارگاههاشان ملزم گردانيد. پس سر آن كوهها به هوا بر شد، و بن آنها به آب در شد
فَأَنْهَدَ جِبَالَهَا عَنْ سُهُولِهَا وَ أَسَاخَ قَوَاعِدَهَا فِي مُتُونِ أَقْطَارِهَا وَ مَوَاضِعِ أَنْصَابِهَا فَأَشْهَقَ قِلاَلَهَا وَ أَطَالَ أَنْشَازَهَا وَ جَعَلَهَا لِلْأَرْضِ عِمَاداً وَ أَرَّزَهَا فِيهَا أَوْتَاداً
پس كوهها را از دشتهاى هموار بيرون آورد و پايههاى آن را در جاى جاى از زمين كه بايد فرو كرد، و ستيغهاى آن را بالا برد، و بلنديهاى آن را دراز گرداند، و براى زمينشان چون تكيه گاهى بپرداخت، و چون ميخشان در آن استوار ساخت
فَسَكَنَتْ عَلَى حَرَكَتِهَا مِنْ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا أَوْ تَسِيخَ بِحِمْلِهَا أَوْ تَزُولَ عَنْ مَوَاضِعِهَا
پس زمين با جنبشى كه او راست آرام گرديد تا نتواند ساكنانش را بلرزاند يا آنچه در پشت دارد بريزاند، يا جاى خود را بگرداند
فَسُبْحَانَ مَنْ أَمْسَكَهَا بَعْدَ مَوَجَانِ مِيَاهِهَا وَ أَجْمَدَهَا بَعْدَ رُطُوبَةِ أَكْنَافِهَا فَجَعَلَهَا لِخَلْقِهِ مِهَاداً وَ بَسَطَهَا لَهُمْ فِرَاشاً فَوْقَ بَحْرٍ لُجِّيٍّ رَاكِدٍ لاَ يَجْرِي وَ قَائِمٍ لاَ يَسْرِي
پس پاك است خدايى كه آن را نگاهداشت، از آن پس كه كوهههاى آبش بر سر بود، و خشك كرد آن را از پس آنكه كرانههايش تر بود. پس آن را براى آفريدگان خويش همچون گاهواره كرد، و چون بستر برايشان بگسترد. بر فراز دريايى بسيار آب كه بر جاى است و روان نيست ايستاده است و گردان نيست
تُكَرْكِرُهُ اَلرِّيَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ تَمْخُضُهُ اَلْغَمَامُ اَلذَّوَارِفُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشىٰ
بادهاى سخت آن را برد و بازگرداند، و ابر چون مشكش بجنباند، و از آن باران بباراند «و در اين پندى است براى آن كس كه بيم دارد.»
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
211 و از خطبههاى آن حضرت است و از نشانههاى توانايى و عظمت، و شگفتى دقيقههاى صنعت او اين است كه از آب دريايى موج زننده، و هر موجى موجى را شكننده، خشكى پديد آورد
ثُمَّ فَطَرَ مِنْهُ أَطْبَاقاً فَفَتَقَهَا سَبْعَ سَمَاوَاتٍ بَعْدَ اِرْتِتَاقِهَا فَاسْتَمْسَكَتْ بِأَمْرِهِ وَ قَامَتْ عَلَى حَدِّهِ
و آن را طبقهها كرد. پس طبقهها را از هم گشود، و آن را هفت آسمان فرمود، از آن پس كه به يكديگر بسته بود، و به فرمان او آسمانها چنگ در يكديگر نهادند و آنجا كه بر پايشان كرده بود ايستادند
وَ أَرْسَى أَرْضاً يَحْمِلُهَا اَلْأَخْضَرُ اَلْمُثْعَنْجِرُ وَ اَلْقَمْقَامُ اَلْمُسَخَّرُ قَدْ ذَلَّ لِأَمْرِهِ وَ أَذْعَنَ لِهَيْبَتِهِ وَ وَقَفَ اَلْجَارِي مِنْهُ لِخَشْيَتِهِ
و زمينى را ايستانيد استوار بر جاى و پايدار، كه بر مىدارد آن را آبى سبز رنگ روان، و دريايى به فرمان. براى فرمان پروردگار خوار و بزرگى او پذيرفتار، و آب روان بايستاد و از بيم او سر به فرمان نهاد
وَ جَبَلَ جَلاَمِيدَهَا وَ نُشُوزَ مُتُونِهَا وَ أَطْوَادِهَا فَأَرْسَاهَا فِي مَرَاسِيهَا وَ أَلْزَمَهَا قَرَارَاتِهَا فَمَضَتْ رُءُوسُهَا فِي اَلْهَوَاءِ وَ رَسَتْ أُصُولُهَا فِي اَلْمَاءِ
و خرسنگهاى زمين را آفريد و بلنديها و پشتههاى آن، و كوههاى بزرگ و گران. پس در جايهايى كه بايستشان بايستانيد، و در قرارگاههاشان ملزم گردانيد. پس سر آن كوهها به هوا بر شد، و بن آنها به آب در شد
فَأَنْهَدَ جِبَالَهَا عَنْ سُهُولِهَا وَ أَسَاخَ قَوَاعِدَهَا فِي مُتُونِ أَقْطَارِهَا وَ مَوَاضِعِ أَنْصَابِهَا فَأَشْهَقَ قِلاَلَهَا وَ أَطَالَ أَنْشَازَهَا وَ جَعَلَهَا لِلْأَرْضِ عِمَاداً وَ أَرَّزَهَا فِيهَا أَوْتَاداً
پس كوهها را از دشتهاى هموار بيرون آورد و پايههاى آن را در جاى جاى از زمين كه بايد فرو كرد، و ستيغهاى آن را بالا برد، و بلنديهاى آن را دراز گرداند، و براى زمينشان چون تكيه گاهى بپرداخت، و چون ميخشان در آن استوار ساخت
فَسَكَنَتْ عَلَى حَرَكَتِهَا مِنْ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا أَوْ تَسِيخَ بِحِمْلِهَا أَوْ تَزُولَ عَنْ مَوَاضِعِهَا
پس زمين با جنبشى كه او راست آرام گرديد تا نتواند ساكنانش را بلرزاند يا آنچه در پشت دارد بريزاند، يا جاى خود را بگرداند
فَسُبْحَانَ مَنْ أَمْسَكَهَا بَعْدَ مَوَجَانِ مِيَاهِهَا وَ أَجْمَدَهَا بَعْدَ رُطُوبَةِ أَكْنَافِهَا فَجَعَلَهَا لِخَلْقِهِ مِهَاداً وَ بَسَطَهَا لَهُمْ فِرَاشاً فَوْقَ بَحْرٍ لُجِّيٍّ رَاكِدٍ لاَ يَجْرِي وَ قَائِمٍ لاَ يَسْرِي
پس پاك است خدايى كه آن را نگاهداشت، از آن پس كه كوهههاى آبش بر سر بود، و خشك كرد آن را از پس آنكه كرانههايش تر بود. پس آن را براى آفريدگان خويش همچون گاهواره كرد، و چون بستر برايشان بگسترد. بر فراز دريايى بسيار آب كه بر جاى است و روان نيست ايستاده است و گردان نيست
تُكَرْكِرُهُ اَلرِّيَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ تَمْخُضُهُ اَلْغَمَامُ اَلذَّوَارِفُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشىٰ
بادهاى سخت آن را برد و بازگرداند، و ابر چون مشكش بجنباند، و از آن باران بباراند «و در اين پندى است براى آن كس كه بيم دارد.»
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دلیل اختلاف روايات پیامبر ص
گوهر بعدی:بسيج مردم براى جنگ با شاميان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.