۵۲ بار خوانده شده

تأسف بر كشتگان نبرد جمل

و من كلام له عليه‌السلام لما مر بطلحة بن عبد الله و عبد الرحمن بن عتاب بن أسيد و هما قتيلان يوم الجمل
219 و از سخنان آن حضرت است چون به طلحه و عبد الرّحمن بن عتّاب ابن اسيد كه در نبرد جمل كشته افتاده بودند

لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا اَلْمَكَانِ غَرِيباً أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ اَلْكَوَاكِبِ أَدْرَكْتُ وَتْرِي مِنْ بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ وَ أَفْلَتَتْنِي أَعْيَانُ بَنِي جُمَحَ
گذشت ابو محمد در اينجا غريب مانده است. به خدا خوش نداشتم قريش كشته زير تابش ستارگان افتاده باشند. كين خود را از بنى عبد مناف گرفتم، و سركردگان بنى جمح از دستم گريختند

لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَى أَمْرٍ لَمْ يَكُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دُونَهُ
آنان براى كارى كه در خور آن نبودند گردن افراشتند. ناچار گردنهاشان شكسته، دست بازداشتند.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:افشاى خيانت بیعت شکنان
گوهر بعدی:توصیف پوینده راه خدا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.