هوش مصنوعی:
این متن وصیتنامه امام علی(ع) درباره مدیریت اموال و صدقات ایشان است که پس از بازگشت از جنگ صفین نوشته شده است. در این وصیت، امام علی(ع) دستور میدهد که اموال او در راه خدا مصرف شود تا موجب ورود به بهشت و امنیت گردد. حسنین(ع) مسئولیت مدیریت این اموال را بر عهده دارند و باید بهصورت معقول از آن استفاده کنند. همچنین، شرایطی برای حفظ اموال و نحوه استفاده از ثمرات آن ذکر شده است، از جمله عدم فروش نهالهای نخل تا زمانی که زمین پر از درخت شود. بخشی از متن نیز به آزادی کنیزان باردار یا دارای فرزند اشاره دارد.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم دینی، تاریخی و فقهی است که برای درک کامل آن، مخاطب باید از بلوغ فکری و آگاهی نسبی نسبت به مسائل اسلامی برخوردار باشد. همچنین، برخی اصطلاحات فقهی و تاریخی ممکن است برای کودکان قابلدرک نباشد.
وصيت امام علیه السلام درباره دارائی هایش
و من وصية له عليهالسلام بما يعمل في أمواله كتبها بعد منصرفه من صفين
24 و از وصيت آن حضرت است كه با مال او چه كنند آن را پس از بازگشت از صفّين نوشت
هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ لِيُولِجَهُ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ يُعْطِيَهُ بِهِ اَلْأَمَنَةَ
اين چيزى است كه بندۀ خدا، على پسر ابو طالب، دستور مىدهد در بارۀ مال خود، و بدان خشنودى خدا را مىخواهد تا وى را به بهشت در آرد و آسودهاش دارد
مِنْهَا فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ
از آن وصيت است حسن بن على نگهدارى مال مرا عهدهدار شود. خود از آن مصرف نمايد و به ديگرى ببخشد آن سان كه روا بود و شايد. اگر براى حسن حادثهاى پديد آيد و حسين زنده باشد، او بدين كار بپردازد، وصيّت را انجام دهد چنانكه بايد.
وَ إِنَّ لاِبْنَيْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِيٍّ مِثْلَ اَلَّذِي لِبَنِي عَلِيٍّ وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ اَلْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى اِبْنَيْ فَاطِمَةَ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ
دو پسر فاطمه حسن و حسين را از صدقۀ على همان است كه از آن ديگر پسران است. من انجام اين كار را به عهدۀ پسران فاطمه مىگذارم تا خشنودى خدا را به دست آرم و به فرستادۀ او نزديكى جويم و پاس حرمت او و خويشاوندى او را بدارم
وَ يَشْتَرِطُ عَلَى اَلَّذِي يَجْعَلُهُ إِلَيْهِ أَنْ يَتْرُكَ اَلْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ يُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَيْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِيَ لَهُ وَ أَلاَّ يَبِيعَ مِنْ أَوْلاَدِ نَخِيلِ هَذِهِ اَلْقُرَى وَدِيَّةً حَتَّى تُشْكِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً
و با كسى كه اين كار را بدو واگذار كرده، شرط مىكند كه اصل مال را به حال خود نهد و از ميوۀ آن انفاق كند چنانكه بدو فرمان دادهاند و راه را نشان داده، و اين كه نهالهاى تازۀ خرما بنان اين دهها را نفروشد تا بسيار شود و شناختن آن بر كسى كه نخست بارش ديده دشوار
وَ مَنْ كَانَ مِنْ إِمَائِي اَللاَّتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ لَهَا وَلَدٌ أَوْ هِيَ حَامِلٌ فَتُمْسَكُ عَلَى وَلَدِهَا وَ هِيَ مِنْ حَظِّهِ فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا اَلرِّقُّ وَ حَرَّرَهَا اَلْعِتْقُ
و هر يك از كنيزانم را كه با او بودهام، اگر فرزندى بود يا باردار باشد، كنيز را به فرزند دهند، و بهرۀ او را حساب كنند. اگر فرزندش بميرد و كنيز زنده باشد، آزاد است. كنيز بودن از او برداشته و او آزادى خويش را داشته
قال الشريف قوله عليهالسلام في هذه الوصية و ألا يبيع من نخلها ودية الودية الفسيلة و جمعها ودي
فرمودۀ امام در اين وصيت كه از خرما بنان، «وديّه» را نفروشند، «وديّه» خرما بن است، جمع آن ودىّ
و قوله عليهالسلام حتى تشكل أرضها غراسا هو من أفصح الكلام و المراد به أن الأرض يكثر فيها غراس النخل حتى يراها الناظر على غير تلك الصفة التي عرفها بها فيشكل عليه أمرها و يحسبها غيرها
و فرمودۀ او «حتّى تشكل أرضها غراسا.» از فصيحترين سخنان است و مقصود آن است كه خرما بن در زمين بسيار شود تا كسى كه زمين را از اين پيش ديده، آن را نشناسد و شناخت آن بر وى دشوار گردد، و پندارد كه زمين ديگر است.
24 و از وصيت آن حضرت است كه با مال او چه كنند آن را پس از بازگشت از صفّين نوشت
هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اَللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ لِيُولِجَهُ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ يُعْطِيَهُ بِهِ اَلْأَمَنَةَ
اين چيزى است كه بندۀ خدا، على پسر ابو طالب، دستور مىدهد در بارۀ مال خود، و بدان خشنودى خدا را مىخواهد تا وى را به بهشت در آرد و آسودهاش دارد
مِنْهَا فَإِنَّهُ يَقُومُ بِذَلِكَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْكُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ
از آن وصيت است حسن بن على نگهدارى مال مرا عهدهدار شود. خود از آن مصرف نمايد و به ديگرى ببخشد آن سان كه روا بود و شايد. اگر براى حسن حادثهاى پديد آيد و حسين زنده باشد، او بدين كار بپردازد، وصيّت را انجام دهد چنانكه بايد.
وَ إِنَّ لاِبْنَيْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِيٍّ مِثْلَ اَلَّذِي لِبَنِي عَلِيٍّ وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ اَلْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى اِبْنَيْ فَاطِمَةَ اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ
دو پسر فاطمه حسن و حسين را از صدقۀ على همان است كه از آن ديگر پسران است. من انجام اين كار را به عهدۀ پسران فاطمه مىگذارم تا خشنودى خدا را به دست آرم و به فرستادۀ او نزديكى جويم و پاس حرمت او و خويشاوندى او را بدارم
وَ يَشْتَرِطُ عَلَى اَلَّذِي يَجْعَلُهُ إِلَيْهِ أَنْ يَتْرُكَ اَلْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ يُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَيْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِيَ لَهُ وَ أَلاَّ يَبِيعَ مِنْ أَوْلاَدِ نَخِيلِ هَذِهِ اَلْقُرَى وَدِيَّةً حَتَّى تُشْكِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً
و با كسى كه اين كار را بدو واگذار كرده، شرط مىكند كه اصل مال را به حال خود نهد و از ميوۀ آن انفاق كند چنانكه بدو فرمان دادهاند و راه را نشان داده، و اين كه نهالهاى تازۀ خرما بنان اين دهها را نفروشد تا بسيار شود و شناختن آن بر كسى كه نخست بارش ديده دشوار
وَ مَنْ كَانَ مِنْ إِمَائِي اَللاَّتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ لَهَا وَلَدٌ أَوْ هِيَ حَامِلٌ فَتُمْسَكُ عَلَى وَلَدِهَا وَ هِيَ مِنْ حَظِّهِ فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا اَلرِّقُّ وَ حَرَّرَهَا اَلْعِتْقُ
و هر يك از كنيزانم را كه با او بودهام، اگر فرزندى بود يا باردار باشد، كنيز را به فرزند دهند، و بهرۀ او را حساب كنند. اگر فرزندش بميرد و كنيز زنده باشد، آزاد است. كنيز بودن از او برداشته و او آزادى خويش را داشته
قال الشريف قوله عليهالسلام في هذه الوصية و ألا يبيع من نخلها ودية الودية الفسيلة و جمعها ودي
فرمودۀ امام در اين وصيت كه از خرما بنان، «وديّه» را نفروشند، «وديّه» خرما بن است، جمع آن ودىّ
و قوله عليهالسلام حتى تشكل أرضها غراسا هو من أفصح الكلام و المراد به أن الأرض يكثر فيها غراس النخل حتى يراها الناظر على غير تلك الصفة التي عرفها بها فيشكل عليه أمرها و يحسبها غيرها
و فرمودۀ او «حتّى تشكل أرضها غراسا.» از فصيحترين سخنان است و مقصود آن است كه خرما بن در زمين بسيار شود تا كسى كه زمين را از اين پيش ديده، آن را نشناسد و شناخت آن بر وى دشوار گردد، و پندارد كه زمين ديگر است.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:وصیت امام علیه السلام بعد از ضربت ابن ملجم
گوهر بعدی:دستور العمل به مأموران جمع آورى زکات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.