۵۸ بار خوانده شده

سفارش به مخنف بن سليم مأمور جمع آوری زکات

و من عهد له عليه‌السلام إلى بعض عماله و قد بعثه على الصدقة
26 و از نامۀ آن حضرت است به يكى از مأمورانش، هنگامى كه او را براى گرفتن زكات فرستاد

أَمَرَهُ بِتَقْوَى اَللَّهِ فِي سَرَائِرِ أَمْرِهِ وَ خَفِيَّاتِ عَمَلِهِ حَيْثُ لاَ شَهِيدَ غَيْرُهُ وَ لاَ وَكِيلَ دُونَهُ
او را مى‌فرمايم كه از خدا بترسد در كارهاى نهانش و كرده‌هاى پنهانش، آنجا كه جز خدا كسى نگرنده نيست و جز او راه برنده

وَ أَمَرَهُ أَلاَّ يَعْمَلَ بِشَيْءٍ مِنْ طَاعَةِ اَللَّهِ فِيمَا ظَهَرَ فَيُخَالِفَ إِلَى غَيْرِهِ فِيمَا أَسَرَّ وَ مَنْ لَمْ يَخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلاَنِيَتُهُ وَ فِعْلُهُ وَ مَقَالَتُهُ فَقَدْ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ أَخْلَصَ اَلْعِبَادَةَ
و او را مى‌فرمايم تا آشكار طاعت خدا را نگزارد و در نهان خلاف آن را آرد، و آن كس كه نهان و آشكار و كردار و گفتار او دو گونه نبود، امانت را گزارده و عبادت را خالص به جاى آورده

وَ أَمَرَهُ أَلاَّ يَجْبَهَهُمْ وَ لاَ يَعْضَهَهُمْ وَ لاَ يَرْغَبَ عَنْهُمْ تَفَضُّلاً بِالْإِمَارَةِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُمُ اَلْإِخْوَانُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلْأَعْوَانُ عَلَى اِسْتِخْرَاجِ اَلْحُقُوقِ
و او را مى‌فرمايم كه زير دستان خود را نرنجاند و دروغگوشان نداند، و به خاطر امير بودن روى از ايشان برنگرداند، كه آنان در دين برادرانند و يار و در به دست آوردن حقوق مسلمانان مددكار

وَ إِنَّ لَكَ فِي هَذِهِ اَلصَّدَقَةِ نَصِيباً مَفْرُوضاً وَ حَقّاً مَعْلُوماً وَ شُرَكَاءَ أَهْلَ مَسْكَنَةٍ وَ ضُعَفَاءَ ذَوِي فَاقَةٍ وَ إِنَّا مُوَفُّوكَ حَقَّكَ فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ وَ إِلاَّ تَفْعَلْ فَإِنَّكَ مِنْ أَكْثَرِ اَلنَّاسِ خُصُوماً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و تو را در اين زكات بهرى معين است و حقّى معلوم و روشن و شريكانى دارى درويش و ناتوان و پريش. ما حقّ‌ تو را به تمام مى‌پردازيم، پس بايد حقوق آنان را تمام به آنان برسانى و گرنه روز رستاخيز داراى بيشترين خصمانى

وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْفُقَرَاءُ وَ اَلْمَسَاكِينُ وَ اَلسَّائِلُونَ وَ اَلْمَدْفُوعُونَ وَ اَلْغَارِمُونَ وَ اِبْنُ اَلسَّبِيلِ
و بدا به حال آن كس كه نزد خدا كه خصمان او مستمند باشند و گدا، و دريوزه‌كنان و رانده شدگان، و وامداران، و تهيدستان در راه ماندگان

وَ مَنِ اِسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِي اَلْخِيَانَةِ وَ لَمْ يُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِينَهُ عَنْهَا فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ اَلذُّلَّ وَ اَلْخِزْيَ فِي اَلدُّنْيَا وَ هُوَ فِي اَلْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى
و آن كه كار امانت را سبك شمارد، و در آن خيانت روا دارد و جان و دين خود را از خيانت پاك ننمايند، در اين جهان در خوارى و رسوايى را به روى خويش گشايد و به آخرت خوارتر و رسواتر در آيد

وَ إِنَّ أَعْظَمَ اَلْخِيَانَةِ خِيَانَةُ اَلْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ اَلْغِشِّ غِشُّ اَلْأَئِمَّةِ وَ اَلسَّلاَمُ
و بزرگترين خيانت، خيانت به مسلمانان است و زشت‌ترين دغلكارى ناراستى كردن با امام ايشان، و السّلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دستور العمل به مأموران جمع آورى زکات
گوهر بعدی:سفارش به محمد بن ابى بكرهنگام عزیمت برای حکومت مصر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.