۵۶ بار خوانده شده

نامه به قثم بن عباس فرماندار مكه در سفارش به قاطعیت در مدیریت

و من كتاب له عليه‌السلام إلى قثم بن العباس و هو عامله على مكة أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى اَلْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ اَلْعُمْيِ اَلْقُلُوبِ اَلصُّمِّ اَلْأَسْمَاعِ اَلْكُمْهِ اَلْأَبْصَارِ
33 و از نامۀ آن حضرت است به قثم پسر عباس كه عامل او در مكه بود اما بعد، جاسوس من در مغرب به من نوشته است كه دسته‌اى از شاميان را براى روزهاى حج روانه داشته‌اند، مردمى كوردل كه گوشهاشان در شنيدن سخن حق ناشنواست و ديده‌هاشان در ديدن آن نابينا

اَلَّذِينَ يَلْبِسُونَ اَلْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ يُطِيعُونَ اَلْمَخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ اَلْخَالِقِ وَ يَحْتَلِبُونَ اَلدُّنْيَا دَرَّهَا بِالدِّينِ وَ يَشْتَرُونَ عَاجِلَهَا بِآجِلِ اَلْأَبْرَارِ اَلْمُتَّقِينَ وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلاَّ عَامِلُهُ وَ لاَ يُجْزَى جَزَاءَ اَلشَّرِّ إِلاَّ فَاعِلُهُ
كسانى كه حق را از راه باطل مى‌جويند، و با فرمانبردارى آفريده، راه نافرمانى آفريننده را مى‌پويند. به نام دين سود دنيا را مى‌برند و اين جهان را به بهاى پاداش جهان نيكان و پارسايان مى‌خرند، و هرگز جز نيكوكار كسى به نيكى نرسد، و جز بد كردار كيفر بد كردارى نبيند

فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ اَلْحَازِمِ اَلصَّلِيبِ وَ اَلنَّاصِحِ اَللَّبِيبِ اَلتَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ اَلْمُطِيعِ لِإِمَامِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ وَ لاَ تَكُنْ عِنْدَ اَلنَّعْمَاءِ بَطِراً وَ لاَ عِنْدَ اَلْبَأْسَاءِ فَشِلاً وَ اَلسَّلاَمُ
پس در كار خود هشيارانه و سرسختانه پايدار مباش و خيرخواهى خردمند و پيرو فرمان حكومت، و فرمانبردار امام امت، مبادا كارى كنى كه به عذرخواهى ناچار شوى. نه بهنگام نعمت سخت شادمان باش و نه در دشوارى سست رأى و ترسان، و السلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:به معاویه در افشاى سياستهای گمراه کننده او
گوهر بعدی:نامه به محمد بن ابی بکر در دلجويى از او به علت عزلش از حکومت مصر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.