هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر غم و اندوه عاشقی ناکام و ناامیدی از وصال معشوق است. شاعر از بیوفایی معشوق شکایت کرده و از عمری که در راه عشق و وفا صرف کرده، اظهار پشیمانی می‌کند. همچنین، او به زیبایی‌های معشوق و دردهای عاشقی اشاره می‌کند و در نهایت آرزوی آرامش در کنار مرقد امام علی(ع) در نجف را دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به دردها و رنج‌های عشق، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۶۱۳

عام است پیر میکده ما کرامتش
مطرب بخوان تو فاتحه بهر سلامتش

یکعمر بیش صرف وفای تو کرده ایم
ای بیوفا بگو زکه گیرم غرامتش

آنرا که احتمال وصالی بود بعشق
آسان بود تحمل بار ملامتش

آن مشتری خصال گرت هست در وثاق
از مشتری چه خواهی و از استقامتش

صد جوی خون زدیده رود در کنار اگر
زیب کنار غیر بود سرو قامتش

بیهوده صرف مهر بتان گشت عمر ما
آوخ زدرد عاشقی و از ندامتش

آشفته میرود که شود خاک در نجف
کاسودگی دهند زهول قیامتش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.