هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از رنج‌ها و اشک‌هایی که برای رسیدن به معشوق متحمل شده می‌نالد، اما با این وجود، عشقش پایدار و پرشور است. شاعر از تشبیه‌های زیبایی مانند شمع و آتش برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و آرزو می‌کند که بتواند با وجود همه موانع، به معشوق برسد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'دل بهوای روی تو خون شد' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۶۱۵

نقد روان مرا بکف تا به تو برفشانمش
دل بگمان که از جفا من زتو واستانمش

دل بهوای روی تو خون شد و ریخت از مژه
تا که رسد بکوی تو هر طرفی دوانمش

در تو نمی کند اثر هیچ زاشک و آه من
گیرد اگر زمین همه پا بفلک رسانمش

شمع صفت در آتشم لیک بسوختن خوشم
شمع بمیرد آنزمان کاتش وانشانمش

راه بخویش اگر دهد غیر خیال تو دلم
خون کنم و زهر مژه بر در او چکانمش

رشته عمر کوتهم نیست بدست و میرود
زلف تو دست اگر دهد جانب خود کشانمش

سلسله ای بپای دل مینهم از دو زلف تو
تا زکمند این و آن آشفته وارهانمش

توسن نفس سرکشم رام شود اگر بعشق
بر سر کوی مرتضی از دو جهان جهانمش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.