هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و دلدادگی به معشوقی حوری‌نژاد سخن می‌گوید. او با تصاویر شاعرانه مانند آب حیات، تیر عشق، و بزم محبت، احساسات خود را بیان می‌کند و اعلام می‌کند که حاضر است برای معشوق قربانی شود. متن پر از استعاره‌های عرفانی و عاشقانه است و فضایی رمانتیک و شورانگیز دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها نیاز به درک ادبی بالاتری دارند که معمولاً از سن نوجوانی به بعد قابل درک است.

شمارهٔ ۶۱۶

شبی کان کودکم آید در آغوش
کنم صبح جوانی را فراموش

غلام لعبت حوری نژادم
که شد غلمان بخلدش حلقه در گوش

اگر نوشم چو خضر آب حیاتش
نخواهم گفت حرف از چشمه نوش

اگر چون دوش بر چشمم زنی تیر
نمیگیرم دو چشم از آن بر دوش

اگر خیر است در کیش تو قربان
منت قربان شوم در خیر میکوش

پریشان بر رخ او زلف مشکین
بمهر از غالیه بنهاده سرپوش

نخواهد اوفتاد از جوش خونم
زنند اغیار تا در بزم تو جوش

چه گلزار است یا رب عشق کانجا
لب بلبل بود چون غنچه خاموش

حریفان مست می سرخوش زباده
من آشفته زساقی مست و مدهوش

چه ساقی ساقی بزم محبت
علی کاوراست امکان حلقه در گوش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.