هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا بیانگر عشق بی‌قید و شرط به معشوق حقیقی است. شاعر خود را فراتر از ادیان و مذاهب می‌داند و اعلام می‌کند که نه مسلمان است نه ترسا، بلکه عاشقی است که به عشق الهی رسیده. او با وجود نادانی‌هایش، خود را در نور عشق الهی بینا می‌داند و از تعلقات دنیوی رها شده است.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عرفانی عمیق و نیازمند درک فلسفی و عرفانی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر می‌باشد.

شمارهٔ ۶۷۲

عاشق و می پرست و شیدائیم
رانده از کعبه و کلیسائیم

نه پسند برهمنیم و نه شیخ
پیش این هر دو فرقه رسوائیم

بگسستیم سبحه و زنار
نه مسلمان کنون نه ترسائیم

وقت وصف شکرلبان لالیم
گرچه ما طوطیان گویائیم

ما ندانیم هیچ در عالم
لیک بر جهل خویش دانائیم

گر به تشخیص حسن او کوریم
وه که بر عیب خویش بینائیم

گرچه پنهان بظلمت نفسیم
لیک در نور عشق پیدائیم

گلشکر زآن لبان لعل بیار
زآن که ما دردمند سودائیم

گرد نعلین صاحب معراج
دشت پیما و عرش فرسائیم

متکثر بکثرت امکان
وقت توحید فردو تنهائیم

تا دل و دیده وقف خوبانست
گرچه زشتیم لیک زیبائیم

هوشیاری مبادم آشفته
ما که سرمست عشق مولائیم

گرچه لا شئی و پست و ناچیزیم
قطره متصل بدریائیم

حسب ما بچار مادر نیست
به نسب نه زهفت آبائیم

خانه زادیم عشق سرمد را
بهمه کاینات مولائیم

چار تکبیر بر جهان زده ایم
مرده گان را دم مسیحائیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.