۱۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳۷

زاهد شهر نیم تا به تو تزویر کنم
عاشقم عاشق با عشق چه تدبیر کنم

گوشمالم دهی ای عشق بتان همچون چنگ
که چو بربط همه شب ناله بم و زیر کنم

منکه دانم که کند گنج بویرانه مکان
دل ویرانه خود بهر چه تعمیر کنم

گفت ترک تو مرا ملک ستان شاید گفت
دو جهانی بیکی تجربه تسخیر کنم

چون نسیمم بکف افتد اگر آن زلف سیاه
مو بمو شرح پریشانی تقریر کنم

گفت آهم من اگر برق جهان سوز شوم
عجب است ار بدلی سنگین تأثیر کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.