هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق شدید، بی‌قراری و اشتیاق خود سخن می‌گوید. او از درد فراق، مستی و بی‌خودی ناشی از عشق می‌نالد و از زلف معشوق و وصال او یاد می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند رازداری، پند و نصیحت، و بی‌اعتنایی به دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۵۵

چگونه چشمه خورشید را بخاک بپوشم
چو هست آتش عشقم بجان چگونه نجوشم

جنان نظاره ساقی ببرد دوش زهوشم
که ره نیافت زمستی بگوش بانگ سروشم

بکشف راز چو غماز گشت مردم چشم
حدیث عشق زمردم بگو چگونه بپوشم

بوصل آن بر دوشم بگیر دست من ایزلف
که بارهای گران عشق تو نهاده بدوشم

میان تهیست دهل نالد ار زصدمه چوگان
گرم تو گوش بمالی چو چنگ من نخروشم

چگونه جای بگوشم کند نصیحت مردم
که کرده حلقه زلفت هزار حلقه بگوشم

اسیر پای ببندم رها مکن زکمندم
غلام حلقه بگوشم بیا بکس نفروشم

حدیث نسیه زاهد مخوان نه مرد رهم من
بنقد از کف ساقی اگر شراب بنوشم

بجای خاک در تو بهشت عدن نگیرم
مگو تو پند که با بند پند کس نه نیوشم

بدرگه علی آشفته شد ززمره خدام
بقد وسع قبولم اگر کنند بکوشم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.