هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، شور و سودا، درد فراق، و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از ناله‌هایش، بار غم، و تلاش برای بیان احساساتش می‌نویسد و گاهی به مضامینی مانند منصور حلاج و یوسف اشاره می‌کند. در نهایت، از رقیب و جفای او شکایت کرده و طلب رحمت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات عرفانی و تاریخی مانند اشاره به منصور حلاج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۷۶۳

خواستم حرف عشق ننگارم
شورش آن لم یکن نبنگارم

مطربم باز پرده ای بنواخت
که بیفکند پرده از کارم

چند ناخن زنی بتار طرب
دل سودا زده میازارم

ناله نای را چو بشنیدم
برق زد ناله شرر بارم

از حجابات نیلگون خیمه
وقت آن شد که پرده بردارم

باز منصوروار از حرفی
شوقت آورد بر سر دارم

شور و سودای یوسفی امشب
میکشاند بشهر و بازارم

تار زلفت بدست غیر افتاد
وه که بگسست پود و هم تارم

من همه شب بیار همراهم
گو بدانند یار اغیارم

خم شده قامتم زبار فراق
چند بر دوش مینهی بارم

زین همه ناله و فغان ترسم
که خزان ره برد بگلزارم

چون یهودان بروز عید مطر
از سحاب غم تو خونبارم

رحمتی کن بمن تو ای گل نو
کز جفای رقیب تو خارم

خواستم روشنائی قمرت
میگزد عقربان جرارم

قصه گویم زمویش آشفته
عقل و دین بهر جمع نگذارم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.