هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر تجربههای شاعر در مسیر عشق و وصال معشوق است. شاعر از فراق، وفاداری به عهد دوستی، و بیاعتنایی به دشمنان میگوید. او از فروختن دل و دین برای عشق معشوق سخن میگوید و از انتخاب راه عشق به جای عقل و منطق. در نهایت، شاعر به عشق الهی و معنوی نیز اشاره میکند و از وفاداری به این مسیر سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای خوانندگان جوان تر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۷۷۸
بباغ عشق بجز میوه فراق ندیدم
زجان گذشته و جانانه را بوصل رسیدم
زدل گذشتم و پیمان دلبران نشکستم
زجان بریدم و از عهد دوستی نبریدم
بترک دوستیم دشمنان اگر چه بگفتند
بجان دوست که افسوس دشمنان نشنیدم
گسستم از دو جهان و بزلف یار ببستم
فروختم دل و دین عشق او بجان خریدم
ببوی دانه خالت ببند عشق بماندم
زدام عقل زوحشت چو آهوان برمیدم
کمان کشیده نگاه تو تا از آن خم ابرو
هزار تیر بجان خورده روی در نکشیدم
هزار سال بکویش نشسته گفت کدامی
هزار ره بسرم پا نهاد و گفت ندیدم
نبود آن خم چوگان زلف بر سر رحمت
مگو چو گوی و بسر در ره طلب ندویدم
زتلخ کامی عقلم خمار برد سحرگه
زلعل ساقی مجلس شراب عشق چشیدم
بجای کوی مغان شیخ شهر از سر رأفت
بهشت عدن بمن عرضه کرد و برنگزیدم
کدام کوی مغان آستان شاه ولایت
که کرده کوثرش آسوده از شراب نبیدم
کبوتر حرم مرتضی است آشفته
که جز بگرد درو بام کعبه اش نپریدم
زجان گذشته و جانانه را بوصل رسیدم
زدل گذشتم و پیمان دلبران نشکستم
زجان بریدم و از عهد دوستی نبریدم
بترک دوستیم دشمنان اگر چه بگفتند
بجان دوست که افسوس دشمنان نشنیدم
گسستم از دو جهان و بزلف یار ببستم
فروختم دل و دین عشق او بجان خریدم
ببوی دانه خالت ببند عشق بماندم
زدام عقل زوحشت چو آهوان برمیدم
کمان کشیده نگاه تو تا از آن خم ابرو
هزار تیر بجان خورده روی در نکشیدم
هزار سال بکویش نشسته گفت کدامی
هزار ره بسرم پا نهاد و گفت ندیدم
نبود آن خم چوگان زلف بر سر رحمت
مگو چو گوی و بسر در ره طلب ندویدم
زتلخ کامی عقلم خمار برد سحرگه
زلعل ساقی مجلس شراب عشق چشیدم
بجای کوی مغان شیخ شهر از سر رأفت
بهشت عدن بمن عرضه کرد و برنگزیدم
کدام کوی مغان آستان شاه ولایت
که کرده کوثرش آسوده از شراب نبیدم
کبوتر حرم مرتضی است آشفته
که جز بگرد درو بام کعبه اش نپریدم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.