هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و بی‌نظیر شاعر به معشوق است. شاعر از درد عشق و وابستگی شدید خود می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ درمانی جز معشوق را نمی‌پذیرد. او معشوق را بی‌نظیر و مانند ماه می‌داند و خود را اسیر عشق او توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به جنبه‌های عرفانی عشق اشاره می‌کند و معشوق را به عنوان منبع نور و کمال می‌ستاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۷۸۸

زشکنجه گر بمیرم نظر از تو برنگیرم
چون زتست درد درمان زکسی نمی پذیرم

تو زحسن بی نظیری بدیار ماه رویان
من دلشده نظرباز و بعشق بی نظیرم

چه رها کنی زبندم که سراست در کمندم
نه گریز آید از ما که دل است ناگزیرم

بخیال زلف و خطت چو شبی کنم تفکر
همه ضیمران بروید زحدیقه ضمیرم

نه همین فغانم از خلق ببرد خواب راحت
که بمردگان دمد صور زناله نفیرم

تو که کان کیمیائی تو که نور کبریائی
تو که شاه اولیائی نظری که من فقیرم

چو خضر زجوی شمشیر تو خورد آب حیوان
بزن آبیم بر آتش که زتشنگی نمیرم

زلبت حکایتی دوش شنیدم و نوشتم
که بیادگار ماند سخنان دلپذیرم

چه حلاوتم بمنقار و چه شکرم بنطق است
که زآشیان جنت همه شب رسد صفیرم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.