هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از حافظ، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و عشق الهی است. او از خدمت به معشوق، پاکی دل، و دوری از تزویر سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند رحمت الهی، فطرت انسان، و غیرت عاشقانه دارد. در پایان، شاعر ابراز می‌کند که عمری را در طلب قبول از سوی معشوق گذرانده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اخلاقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۹۲

مقبول میفروش گر افتاد خدمتم
شاید ملک زند بفلک کوس دولتم

خضر خطت چو راهنما شد بر آن دهان
از دل ببرد وحشت ظلمات حیرتم

آلوده بود خاطرم از لوث کیدوشید
پیر مغان بشست بدریای رحمتم

مفطور جام می نه امروزم ای حکیم
کز می سرشته اند زآغاز فطرتم

من خود بطیب نفس نیم طالب لبت
کامد معاش تنگ زدیوان قسمتم

دیدم که شمع محفل بیگانگان شدی
از فرق سوخت تا بقدم نار غیرتم

تیر دعا نهفته ام اندر کمان بسی
اندر کمین نشسته مهیای فرصتم

من آشنای دیرم رندان پاک باز
چون میروم بکعبه گرفتار غربتم

آشفته راست دادن جان آرزوی دل
در خاک کویت ار بدهد مرگ مهلتم

هر چند ذره ام ننشینم مگر بمهر
از یمن عشق دوست بلند است همتم

عمریست کز سگان تو دارم خط قبول
ایدست حق مران تو خدا را زحضرتم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.