هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، غم، مستی و جنون سخن می‌گوید. او از فراق و وصال، عشق به معشوق و مستی معنوی صحبت می‌کند و به مفاهیمی مانند وجود و عدم، گناه و بخشش نیز اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و جنون عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۳۱

ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
سوخت نشاط خاطر و ریخت بجامم آب غم

قصه عشق بر زبان گفتم تا نیاورم
شور نمی هلد مرا تا دمم اوفتد بدم

قاضی و شیخ و محتسب واله میگساریم
زآنکه مدام مستم و می نچشیده لاجرم

من بهوایت از عدم سوی وجود آمدم
باز ببوی عشق تو رخت کشم سوی عدم

نیست زدستگاه جم جز سخنی در این میان
جام بیار تا کنم عرضه به تو حدیث جم

قیس هزار آیدش بسته حلقه جنون
لیلی اگر برآورد بار دگر سر از حشم

زهره زبام آسمان روی بزیر آورد
مطرب بزم عاشقان ساز کند چو زیر و بم

بلبل بینوا مخور غم زخزان مکن فغان
یکدمه وصل روی گل دار عزیز و مغتنم

لاجرم از گناه من آشفته بگذرد
کی بخدم جز این کند شاه عزیز محتشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.