هوش مصنوعی: این متن به بیان ناامیدی و سرگشتگی شاعر در مسیر معنوی و دینی می‌پردازد. شاعر از آلودگی خرقه به می، ریا و شرک در دل، بی‌معنایی فلسفه و فقه، و آفت عجب و حسد در طاعات سخن می‌گوید. او راه نجات را در پناه بردن به خرابات و پیر مغان می‌داند و از ناتوانی در شناخت ذات الهی به دلیل محدودیت صفات انسانی می‌نالد.
رده سنی: 18+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی، انتقادات اجتماعی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خرابات' و 'می' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۸۵۳

نیست راهی بحرم تا که مناجات بریم
رخت ناچار سوی دیر خرابات بریم

خرقه آلوده بمی سینه پر از شرک و ریا
با چه رو روی بحق بهر مناجات بریم

حکمت فلسفی و دفتر بی معنی فقه
که خرد گرنه ببازار خرافات بریم

آفت عجب و حسد خرمن طاعات بسوخت
بخرابات پناه از همه آفات بریم

نشناسی بحقیقت تو اگر پیر مغان
بنشان ره بدر او بکرامات بریم

نفس چون بختی مست است بر او بار گناه
تحفه این است نداریم که طاعات بریم

یکجهان حاجت روی سیه و ناامید
طلب آشفته سوی قاضی حاجات بریم

چند ای شیخ تو در ورطه نفی و اثبات
ما برونت دمی از نفی وز اثبات بریم

ذات علیا علی ار چشم بود بشناسش
کاز صفاتش نتوان پی بسوی ذات بریم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.