هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس گناه و شرمساری خود به دلیل اعمال ناشایستش سخن میگوید. او خود را مستحق عذاب میداند و از این که نه مسلمان است و نه برهمن، احساس شرم میکند. شاعر از جهل خود و ادعای دانشش میگوید و از علی مرتضی (ع) کمک میطلبد. او امیدوار است که با مدح علی مرتضی (ع) بتواند به آرامش برسد و از دام نفس رها شود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، موضوعاتی مانند احساس گناه، شرمساری و توبه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۵۵
من ز فعل زشت خود ای همدمان مستوحشم
خرقه ی آلوده دارم مستحق آتشم
شرم میدارم ز شیخ خانقاه و برهمن
نه مسلمانم نه گیرم زین سبب مستوحشم
رحمی ای دست خدا پیر طریقت از کرم
وارهانم چون اسیر دام نفس سرکشم
نیست جز جهل مرکب در وجودم ای دریغ
میزنم لاف خردمندی که اهل دانشم
گر به پاداش عمل در دوزخم خواهند برد
اهل دوزخ در فغانند از نفیر موحشم
ای طبیب درد پنهان ای علی مرتضی
تو مسیحی من ز سودا عمرها شد ناخوشم
شاید ار صید مراد آشفته نخجیرم شود
نیست جز تیر مدیح مرتضی در ترکشم
زهره چنگی به رقص آید به بزم آسمان
مطرب ار خواند به الحان این حدیث دلکشم
عذرم ار افتد قبول و عجزم ار آید پسند
در نجف از پارس خواهد برد دوران مفرشم
خرقه ی آلوده دارم مستحق آتشم
شرم میدارم ز شیخ خانقاه و برهمن
نه مسلمانم نه گیرم زین سبب مستوحشم
رحمی ای دست خدا پیر طریقت از کرم
وارهانم چون اسیر دام نفس سرکشم
نیست جز جهل مرکب در وجودم ای دریغ
میزنم لاف خردمندی که اهل دانشم
گر به پاداش عمل در دوزخم خواهند برد
اهل دوزخ در فغانند از نفیر موحشم
ای طبیب درد پنهان ای علی مرتضی
تو مسیحی من ز سودا عمرها شد ناخوشم
شاید ار صید مراد آشفته نخجیرم شود
نیست جز تیر مدیح مرتضی در ترکشم
زهره چنگی به رقص آید به بزم آسمان
مطرب ار خواند به الحان این حدیث دلکشم
عذرم ار افتد قبول و عجزم ار آید پسند
در نجف از پارس خواهد برد دوران مفرشم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.