هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به وجد و سرخوشی ناشی از عشق و می‌نوشی اشاره دارد. شاعر از حالت بی‌خودی و اتحاد با عشق سخن می‌گوید و خود را همچون شمعی می‌داند که برای فداکاری حاضر است. همچنین، از آمیختگی رندان و زاهدان در وجد و حالتی بی‌پا و سر سخن می‌گوید که همه در آتش عشق غرق شده‌اند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشاره به می‌نوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

شمارهٔ ۸۶۰

مطرب چه پرده زد که زپرده برآمدیم
چون شمع بهر دادن جان باسر آمدیم

رندان وزاهدان بهم آمیخته زوجد
بی پا و سر تمام زیکدر درآمدیم

در آب آتشین می عشق جمله غرق
گوئی سمندریم که در آذر آمدیم

ما از نوای عشق و می شوق سرخوشیم
در وجد نه زساز و می و مزمر آمدیم

تا ارتفاع از قدح و می گرفته ایم
حاکم بچار ما در و هفت اختر آمدیم

ما را شکر دهد زنی خامه شعر تر
در این چمن چو بید اگر بی بر آمدیم

آشفته است و وجدی و هم مشربان خاص
با یک زبان بمدحت حیدر درآمدیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.