هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و جذابیت معشوق سخن میگوید و با استفاده از استعارههای زیبا مانند چشم و ابروی ترک، هندو، خورشید، زلف و خط، تیغ ابرو و سرو قد، احساسات خود را بیان میکند. او از جادو و افسون معشوق و تأثیر عمیق آن بر دل خود میگوید و از آشفتگی روحی خود در اثر این عشق سخن میراند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۹۶۴
حذر کن ای دل از آن چشم و ابرو
که ترکست و کمانکش هست و جادو
اگر هندو پرستد آفتابی
تو را خورشید رو زائیده هندو
ززلف و خط چرا پوشیده جوشن
اگر داود نبود آن زره مو
زتیغ ابروانش بر دل آن رفت
که بر بغداد از تیغ هلاکو
بگرد سرو قدت مرغ روحم
زند چون فاخته پیوسته کوکو
تو را منزل بود بر دیده و دل
کند گر سرو بن جابر لب جو
نه خود آشفته بودم من زآغاز
مرا آشفته کرد آن تار گیسو
که ترکست و کمانکش هست و جادو
اگر هندو پرستد آفتابی
تو را خورشید رو زائیده هندو
ززلف و خط چرا پوشیده جوشن
اگر داود نبود آن زره مو
زتیغ ابروانش بر دل آن رفت
که بر بغداد از تیغ هلاکو
بگرد سرو قدت مرغ روحم
زند چون فاخته پیوسته کوکو
تو را منزل بود بر دیده و دل
کند گر سرو بن جابر لب جو
نه خود آشفته بودم من زآغاز
مرا آشفته کرد آن تار گیسو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.