هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی شدید به معشوق سخن می‌گوید. او از درد عشق، آرزوهای برآورده‌نشده و تأثیرات عمیق این رابطه بر روح و روان خود می‌نویسد. تصاویر شعری مانند زلف سرکش، داغ دل، تیر عشق و زخم‌ها، احساسات شاعر را به زیبایی بیان می‌کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند زخم و تیر عشق ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۹۹۵

در همه شهر حاضری در بر ما نشسته ای
چهره بدل گشاده ای پرده بچشم بسته ای

بافته زلف سرکشش در رگ و ریشه ام رسن
تا نکنی تصوری کش زکمند رسته ای

داغ تو از آرزوی دل زخم زن و نمک بهل
تیر بزن که از خوشی مرهم جان خسته ای

بسمل تیر عشق را آب زخنجر آرزوست
دانه چه میدهی دگر ایکه پرم شکسته ای

آشفته زلف دلبرت شاید دام دل شود
تا زعلایق جهان رشته جان گسسته ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.