هوش مصنوعی: این شعر از وحشی بافقی، شاعر ایرانی، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از معشوق خود رانده شده و به رقیب روی آورده است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، احساسات خود را از بی‌وفایی معشوق، رنجش از رقیب، و درد فراق بیان می‌کند. او از نخل وفای خود که کنده شده، تخم دگر در سینه دل ریخته شده، و لب معشوق که به جای آب حیات آب خورده است، سخن می‌گوید. همچنین، شاعر از مرغ دل خود که در آتش غیرت کباب شده و از باز شکاری که پرانده شده است، یاد می‌کند. در نهایت، شاعر با اشاره به نام علی(ع) و دفتر معنی، به دنبال آرامش و راه حلی برای درد خود می‌گردد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده ممکن است برای این گروه سنی دشوار باشد. با این حال، نوجوانان و بزرگسالان می‌توانند از زیبایی‌های ادبی و احساسات عمیق این شعر لذت ببرند.

شمارهٔ ۹۹۹

ما را عبث نبود که از بزم رانده ای
گویا رقیب را ببر خویش خوانده ای

نخل وفای من که ثمر داشت کنده ای
تخم دگر بسینه دل برفشانده ای

زآن لب بجای آب حیات آب خورده ای
ای خضر از آن تو زنده و جاوید مانده ای

مرغ دلم بر آتش غیرت کباب شد
بر غیر تا شراب محبت چشانده ای

دامن کشان روان شده در بزم مدعی
ما را چو مرغ بسمل در خون نشانده ای

گلگون شده سمندت و خونت ززین گذشت
مرکب مگر بخاک شهیدان دوانده ای

صد مرغ دل درافکنی ار در شکنج زلف
ما راگمان مکن که زدامت رهانده ای

راه نظر چو بستی و منظور مردمی
بر خون خویش مردم چشمم نشانده ای

گل رخت برگرفت ببازار و شهری و کوی
ای عندلیب بیهده در باغ مانده ای

یکسر بجا نماند که چوگان تو نبرد
تا تو سمند ناز بمیدان جهانده ای

وحشی غزال من تو شدی رام این و آن
دل را زمن چو آهوی وحشی رمانده ای

آشفته دل ه مرغ شکاریست شد شکار
بازش مجو که باز شکاری پرانده ای

افتاده ای بعقده ی مشکل دلا مگر
نام علی زدفتر معنی نخوانده ای
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.