هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد هجران و فراق معشوق شکایت میکند. او با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، مانند مقایسه معشوق با ماه، یوسف و زلیخا، و اشاره به مجنون و لیلا، احساسات عمیق خود را بیان میکند. شاعر از اشک و آه به عنوان نشانههای عشق و حسرت یاد میکند و در نهایت به عدل و داد پادشاه اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در افراد بالای 16 سال یافت میشود.
شمارهٔ ۱۰۰۲
شکر گویم یا شکایت از تو ای شاه سیاه
ما تو تابنده ماه من همان در خوابگاه
آه بر لیلا چه رفته تا نیاید در حشم
بسته راه او مگر مجنون زخیل اشک و آه
گر براه مصر بینی ساربانا چشمه ای
چشم یعقوب است مانده منتظر در عرض راه
دوزخی در سینه دارم بی تو جیحونی بچشم
اشک و آه و رنگ رخسارم بر این دعوی گواه
ای زلیخا تو بخواب ناز خفته با عزیز
ناز پرور یوسفت افتاده اندر قعر پاه
اشک بی روی تو گلگون دیده از حسرت سفبید
چهره از غم کهربائی جسم از هجر تو کاه
میکند شبگیر هر جا هست در عالم سفر
من بیک شبگیر بر گردون فرستم پیک آه
تا ببیندت مگر خواهند خون خویشتن
کشتگان تو بمحشر زین تظلم دادخواه
از سیاهی شب هجران ندارم چاره ای
هم مگر آشفته بر زلفش برم این شب پناه
کافتاب و ماه دارد زلف او در آستین
دادخواهان راست چون زنجیر عدل پادشاه
آن شهنشاه فلک ایوان علی شیر خدا
کش بود عرش برین کم پایه ای از بارگاه
ما تو تابنده ماه من همان در خوابگاه
آه بر لیلا چه رفته تا نیاید در حشم
بسته راه او مگر مجنون زخیل اشک و آه
گر براه مصر بینی ساربانا چشمه ای
چشم یعقوب است مانده منتظر در عرض راه
دوزخی در سینه دارم بی تو جیحونی بچشم
اشک و آه و رنگ رخسارم بر این دعوی گواه
ای زلیخا تو بخواب ناز خفته با عزیز
ناز پرور یوسفت افتاده اندر قعر پاه
اشک بی روی تو گلگون دیده از حسرت سفبید
چهره از غم کهربائی جسم از هجر تو کاه
میکند شبگیر هر جا هست در عالم سفر
من بیک شبگیر بر گردون فرستم پیک آه
تا ببیندت مگر خواهند خون خویشتن
کشتگان تو بمحشر زین تظلم دادخواه
از سیاهی شب هجران ندارم چاره ای
هم مگر آشفته بر زلفش برم این شب پناه
کافتاب و ماه دارد زلف او در آستین
دادخواهان راست چون زنجیر عدل پادشاه
آن شهنشاه فلک ایوان علی شیر خدا
کش بود عرش برین کم پایه ای از بارگاه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.