هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و توصیفی است که به زیباییهای معشوق و تأثیرات او بر طبیعت و اطرافیان میپردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند سرو، گل، و نسیم صبا برای توصیف معشوق استفاده کرده و احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۰۳۹
چه اعتبار بسرو است چون تو در چمنی
چه احتیاج بشمع است چون در انجمنی
تو را که مشگ زمو نافه نافه میریزد
خطاست آنکه بگویند آهوی ختنی
بسحر چشم فسونگر عدوی زهادی
بچین زلف چلیپا بلای برهمنی
بغیر گل نسزد جامعه دگر به تنت
که سرو سیم تن و ارغوان گل بدنی
تبسم لب تو غنچه را خموشی داد
که دید نیست به پیش لب تواش دهنی
تو ای نسیم صبا گر زمصر میآئی
مرا بیار زیوسف شمیم پیرهنی
بیاد طلعت لیلا و داغ مجنون است
اگر که لاله زند سر بدامن دمنی
شهیر در همه شهری بدلبری ایشوخ
ولی چه سود که بد عهد ترک دلشکنی
سزد که بخت نوی بخشدت بکسوت عمر
حسام سلطنه را چونکه بنده کهنی
شهی که ملک سلیمان بزیر خاتم اوست
ولی بخاتم او ره نبرده اهرمنی
بزلف و چشم نه او فتنه میکند تنها
که تو بشعرتر آشفته فتنه زمنی
چه احتیاج بشمع است چون در انجمنی
تو را که مشگ زمو نافه نافه میریزد
خطاست آنکه بگویند آهوی ختنی
بسحر چشم فسونگر عدوی زهادی
بچین زلف چلیپا بلای برهمنی
بغیر گل نسزد جامعه دگر به تنت
که سرو سیم تن و ارغوان گل بدنی
تبسم لب تو غنچه را خموشی داد
که دید نیست به پیش لب تواش دهنی
تو ای نسیم صبا گر زمصر میآئی
مرا بیار زیوسف شمیم پیرهنی
بیاد طلعت لیلا و داغ مجنون است
اگر که لاله زند سر بدامن دمنی
شهیر در همه شهری بدلبری ایشوخ
ولی چه سود که بد عهد ترک دلشکنی
سزد که بخت نوی بخشدت بکسوت عمر
حسام سلطنه را چونکه بنده کهنی
شهی که ملک سلیمان بزیر خاتم اوست
ولی بخاتم او ره نبرده اهرمنی
بزلف و چشم نه او فتنه میکند تنها
که تو بشعرتر آشفته فتنه زمنی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.