هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، صبر، عقل، مستی معنوی و رهایی از خودپرستی سخن می‌گوید. شاعر از شب و روز، عشق و درد، و مفاهیمی مانند لیلی و مجنون نیز استفاده کرده است. در نهایت، شعر به دنبال رسیدن به آرامش و رهایی از تعلقات دنیوی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۰۶۲

روز نخواهد آمدن چون شب ما بروشنی
بیهده نوبتی چرا نوبت صبح میزنی

عقل به صبر میدهد پندم بی خبر که تو
رشته عقل میبری ریشه صبر میکنی

غمزه ترک راهزن عربد ساز کرده ای
توبه عهد و جام دل مستی جمله نشکنی

پرده میکشان دری روی بصومعه بنه
پرده زکار زاهدان خواهی اگر برافکنی

سوخته داغ لیلیم کشته بغمزه سلمیم
آتش عشق را زند هر که رسید دامنی

کبر و منی زحد بشد خیز بیار ساقیا
تا که رهم زما و من زآن می کهنه یکمنی

آشفته گر نگار ما پرده زچهره برکشد
هر سر کوی و برزنی گردد طور ایمنی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.