هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به ستایش معشوق و بیان درد عشق می‌پردازد. شاعر از جلوه‌های پنهان معشوق، تأثیر او بر چهار طبع انسانی، و مقایسه‌های عرفانی مانند بهشت و حور، خضر و آب حیوان سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند فداکاری، جدایی، و پذیرش رنج عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۱۰۰

بجلوه های نهان شاهدان روحانی
کجا نهند بجا چار طبع انسانی

اگر که حور زجنت تو خود بهشتستی
حیات خضر زحیوان تو آب حیوانی

جهان و هر چه در او هست مختصر از تست
کجاست آنکه بگویم تو ای صنم زآنی

اگر که روح دمد دم تو مایه روحی
بقای جسم زجان و تو حاصل جانی

بدرد عشق مریضی اگر فلاطونی
اگر مسیح زمانی بدرد درمانی

بجز زتیغ جدائی گرم زنی صد تیغ
گمان مدار که ما را زخود برنجانی

بغیر شکر نیاید زعاشق صادق
بکن جفا و اذیت هر آنچه بتوانی

منم مگس تو شکر کی زکوی تو بروم
گر از غرور بمن دامنی برافشانی

اگر ذبیح فدائی گرفت در کعبه
بکعبه در تو شد خلیل قربانی

از آن زمان که سر زلف تو پریشانست
عیان زگفته آشفته شد پریشانی

بیا بسوز روان مرا که بس خوشبوست
که بود زعود نیاید گرش نسوزانی

از این عمل که مرا هست جز ندامت نیست
مگر که دست بگیرد علی عمرانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.