هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ است که در آن شاعر به زیبایی معشوق و پیچیدگی‌های عشق اشاره می‌کند. او از بت‌پرستی و عشق زمینی و آسمانی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند کعبه، کلیسا، و بت‌خانه اشاره می‌کند. همچنین، شاعر از عشق به عنوان نیرویی فراتر از زمان و مکان یاد می‌کند و به رابطه‌ی عاشق و معشوق و دغدغه‌های روحانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و دینی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۱۲۱

این چه رویست که تو ای بت ترسا داری
بت و آتشکده مهراب وکلیسا داری

گر بهشتی زچه هند و بچه داری بکنار
ور کنشتی زچه محراب و مصلی داری

تو اگر کعبه ی ایزلف به بت سجده مکن
ور بتی ای رخ در کعبه چه مأوا داری

میکشی از خط مشکین رقمی بر گل تر
تا که بر خون که از غالیه طغرا داری

من گرفتم که بسوزی تو بیک جلوه زدوست
تو که پروانه ی از شمع چه پروا داری

گر بود عشق چه فرقت زبهار و زخزان
بلبل از رفتن گل بهر چه غوغا داری

نظمت آشفته پریشان بود و شور انگیز
سر سودای که برگو بسویدا داری

غم بی سیم و زری از چه خوری ای درویش
تو که در هر دو جهان تکیه به مولا داری

از گناه دو جهانت چه غم و بی عملی
تو که بر حیدر و اولاد تولا داری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.