هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از نبود معشوق و احساس تنهایی و بیپناهی خود سخن میگوید. او از آسمان، ماه، و طبیعت به عنوان نمادهایی از معشوق یاد میکند و درد فراق را بیان مینماید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند خرابات و خانقاه دارد و از علی(ع) به عنوان دادخواه یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و مذهبی مانند اشاره به حضرت علی(ع) نیاز به دانش قبلی دارد.
شمارهٔ ۱۱۷۱
چون مهم ای آسمان تو ماه نداری
چون خط سبزش چمن گیاه نداری
وه که برآمد زسینه آن جهان سوز
آینه رویا خبر زآه نداری
ناوک آهم بماه رفت تو گوئی
غیر مه و تیر کس گواه نداری
تا تو چه کردی دلا که از اثر او
ره بخرابات و خانقاه نداری
روی سفیدی بعرصه گاه قیامت
نامه بکف گرچه من سیاه نداری
سوده کلاه غرور حسن بماهت
یوسف کنعان خبر زچاه نداری
لاجرم افتی بدام کید رقیبان
جانب یاران اگر نگاه نداری
دامن جانان گرفته را غم جان نیست
هست بجام سر غم کلاه نداری
از همه در رانده ای بمیکده بازآ
جز در پیر مغان پناه نداری
داد دل آشفته گیری از خم زلفش
غیر علی چونکه دادخواه نداری
حب علی چون بود بعرصه محشر
شاید اگر گویمت گناه نداری
چون خط سبزش چمن گیاه نداری
وه که برآمد زسینه آن جهان سوز
آینه رویا خبر زآه نداری
ناوک آهم بماه رفت تو گوئی
غیر مه و تیر کس گواه نداری
تا تو چه کردی دلا که از اثر او
ره بخرابات و خانقاه نداری
روی سفیدی بعرصه گاه قیامت
نامه بکف گرچه من سیاه نداری
سوده کلاه غرور حسن بماهت
یوسف کنعان خبر زچاه نداری
لاجرم افتی بدام کید رقیبان
جانب یاران اگر نگاه نداری
دامن جانان گرفته را غم جان نیست
هست بجام سر غم کلاه نداری
از همه در رانده ای بمیکده بازآ
جز در پیر مغان پناه نداری
داد دل آشفته گیری از خم زلفش
غیر علی چونکه دادخواه نداری
حب علی چون بود بعرصه محشر
شاید اگر گویمت گناه نداری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.